طرحها -نقاشي - صنايع دستي - صحافي و ...

آمار مطالب

کل مطالب : 455
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 81

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 55
باردید دیروز : 67
بازدید هفته : 122
بازدید ماه : 1656
بازدید سال : 58094
بازدید کلی : 243552

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ماندالا و آدرس mandala.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 55
بازدید دیروز : 67
بازدید هفته : 122
بازدید ماه : 1656
بازدید کل : 243552
تعداد مطالب : 455
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

 

دریافت کد آپلود سنتر

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 11 خرداد 1397
نظرات

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی برجسته با چسب چوب)

 
 ابزار و متریال:

فیبر نازک، چسب چوب (شما می توانید از ترکیبات مل و سریش نیز استفاده کنید)، مداد طراحی، اِکولین و انواع رنگ های جوهری، انواع کاردک، قلم مو، پنبه و ابر، وارنیش و تینر فوری

  تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی برجسته با چسب چوب)

طرح خود را روی یک ورقه فیبر بکشید، تمام سطح کار را با قلم مو یا کارک به چسب آغشته کنید، وقتی چسب خشک بشود طرح شما از زیر آن نمایان خواهد شد. طرح زیرین را با قلم مو و چسب برجسته کنید. ... بعد از خشک شدن می توانید اقدام به رنگ آمیزی طرحتان کنید. برای سایه روشن از تینر استفاده کنید، می توانید با پنبه این کار را انجام دهید. در پایان برای حفاظت از کار از ورنی یا فیکساتیو استفاده کنید.

منبع : http://miniturenovin.persianblog.ir

 

تعداد بازدید از این مطلب: 373
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 11 خرداد 1397
نظرات

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای»)

(قسمت بیست و یکم)

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای» 2)

 

 

 مواد و ابزار مورد نیاز:

خمیر ویترای (ترجیحا مشکی)

رنگ شیشه (رنگهای اصلی و سیاه و سفید)

طرح مورد نظر در ابعاد دلخواه(طرح باید تنوع رنگی زیاد داشته و ظریف کاری اش کم باشد(.

شیشه در ابعاد طرح

پالت رنگ و قلمو (چند سایز(

قطره چکان

 

روش کار:

طرح مورد نظر را زیر شیشه چسبانده و دقیقا منطبق کنید.طراحی خطی طرح را بااستفاده از خمیر انجام دهید.(دقت داشته باشید خطوط شما باید صاف و بدون خط خوردگی باشد.)در صورت خط خوردگی آنرا رها و بعد از خشک شدن خط را با کاتر بردارید.پس از خشک شدن کامل خطوط رنگهای طرح را در پالت تشکیل دهید و بادقت فضای خالی بین خطوط را رنگ آمیزی کنید.برای رنگ آمیزی بهتر است از قطره چکان استفاده شود.

این نوع نقاشی قدمتی طولانی دارد و البته کاربردهای دیگری نظیر ظروف،ویترین مغازه ها وتزئینات دارد و بسیار زیبا و جذاب است.طرح های مناسب برای ویترای شامل طرح های کارتونی،برخی مینیاتورها و ترکیب های ساده هندسی هستند.

  

محصولات جانبی رنگهای ویترای

مدیوم روشن کننده (Lightening) در بطری های ۴۵ میلی لیتری و ۲۵۰ میلی لیتری این مدیوم جهت روشن کردن و رقیق کردن رنگ های ویترای به کار می رود و این در حالی است که کیفیت رنگ کاملاً حفظ می شود و رنگدانه ها از بین نمی رود.

مدیوم براق کننده Medium) در بطری های ۴۵ میلی لیتری  :این مدیوم با قابلیت ترکیب با رنگ های ویترای باعث درخشش آن ها می شود.

مدیوم مات کننده (Matt Medium) در بطری های ۴۵ میلی لیتری  :این مدیوم با قابلیت ترکیب با رنگ های ویترای باعث مات آن ها می شود.

 

ست لوازم ایجاد ترک:

این بسته شامل ۲ بطری ۴۵ میلی لیتری حاوی مایع ایجاد ترک های تزئینی و یک دفترچه راهنما می باشد.

تینر بدون بو (Odurless Mineral Spirit) در بطری های ۷۵ میلی لیتری میلی لیتری ۲۴۵ میلی لیتری ۴۹۵ و ۱ لیتری

این حلال بدون بو جهت رقیق کردن رنگ های ویترای و سرامیک و تمیز کردن قلم موها و سایر لوازم به کار می رود، هیچگونه حساسیت و آلرژی ایجاد نمی کند و به ویژه افرادی که در فضای بسته بندی کار می کنند پیشنهاد می شود.

خمیرهای برجسته دورگیری ویترای (Cerne Relief) در تیوب های ۲۰ میلی لیتری:
این خمیرها به صورت تیوب های سرسنگی می باشد و به طور مستقیم از طریق دهانه نازک آنها قابل استفاده هستند. طرح را ابتدا باید با این خمیرها دورگیری کرد و سپس سطوح ایجاد شده را رنگ کرد.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای» 2)

 

دورگیر فلزی ویترای (Self Adhesive Lead Strip)

با برداشتن برچسب زیر این دورگیر سربی و چسباندن آن بر روی شیشه می توان فرم ها و نقوش مورد نظر را ایجاد کرد.

شیوه استفاده

مرحله اول (آماده سازی)

ابتدا سطح مورد نظر (گلدان) را جهت از بین بردن هر گونه چربی و گردو خاک با کمی آب و صابون پاک کنید. با استفاده از یک مداد نوک پهن مثل ماژیک طرحتان را روی کاغذ پیاده کنید، دقت کنید که طرحتان جهت تنوع و زیبایی بیشتر، حداقل از ۶ قسمت تشکیل شده باشد.

این طرح را داخل ظرف بچسبانید به گونه ای که از بیرون ظرف قابل دیدن باشد.
با استفاده از خمیرهای دورگیری(Cerne Relief) طرح را روی شیشه پیاده کنید و مطمئن شوید که خط دور هر قسمت به طور کامل بسته شود تا از خروج رنگ ها از سطوح و ترکیب آن ها با یکدیگر خوددداری شود.به یاد داشته باشید که هرگز بطری را تکان ندهید زیرا باعث تشکیل حباب در رنگ می شود.
جهت رقیق کردن رنگ می توانید از مدیوم مخصوص آن(Thinner) در گروه محصولات جانبی ، استفاده کنید.پس از انتخاب قلم مویی پهن ، آن را داخل بطری رنگ فرو ببرید به گونه ای که کاملا آغشته به رنگ شود.توجه کنید که میزان رنگ برداشته شده در حد متوسط باشد، زیرا در صورت زیاد بودن، رنگ جاری و در صورت کم بودن راه قلم مو روی آن باقی خواهد ماند.سپس با حرکت دستتان سطح را به طور پیوسته و منظم رنگ کنید.

نکته ۱: پس از هر مرحله استفاده از رنگ در بطری را محکم ببندید تا از خشک شدن رنگ جلوگیری کنید.

 

نکته ۲ :اگر ظرف خود را از ماشین ظرفشویی بیرون آورده اید جهت نقاشی روی آن باز هم لازم است که سطح آن را تمییز کنید.

 

مرحله دوم (رنگ آمیزی)

جهت رنگ کردن سطح از چه نوع قلم مویی باید استفاده کرد؟
قلم موهایی با موی مصنوعی و یا ترکیبی از طبیعی و مصنوعی و کاملا انعطاف پذیر برای این کار مناسب می باشد. البته نوع قلم مو بستگی مستقیم با سطح مورد نظر شما دارد، جهت رنگ کردن سطوح بزرگ تر می توانید از قلم موهای ابری در سایز های متفاوت و برای سطوح کوچک تر از قلم موهایی با اشکال متفاوت (متناسب با اندازه و طرح مورد نظر )استفاده کنید.

 بعد از گذشتن ۳۰دقیقه که خمیرهای برجسته دورگیری خشک شد می توانید رنگ آمیزی با رنگ های ویترای را آغاز کنید.

با استفاده از قلم موی سرگرد رنگ مورد نظر را به صورت قطره ای داخل سطح بگذارید و رنگ را به صورت یکنواخت پخش کنید (قلم مو را به صورت عمودی در دستتان نگه دارید).

 

مرحله سوم (پختن)

بعد از اینکه مرحله رنگ آمیزی تمام شد، ۸ ساعت به جسم مورد نظر دست نزنید تا رنگ رنگ ها کاملاً خشک شود، در این مرحله بهتر است جسم را در اتاقی که هوای آن خشک و دور از گرد و غبار است قرار دهید. جسم خود را در فر سرد قرار دهید و دمای فر را روی ۱۶۰ درجه سانتیگراد(۳۲۵ درجه فارنهایت) تنظیم کنید ،از زمانی که دمای فر به درجه مورد نظر رسید اجازه دهید که جسم به مدت ۴۰ دقیقه در فر بماند،سپس در فر را باز کنید و اجازه دهید تا جسم سرد شود به یاد داشته باشیدکه هیچیک از فر های آشپزخانه دمای دقیقی را نشان نمی دهند ، پس جهت دست یافتن به نتیجه دلخواه و برای تنظیم دمای فر حتما از گرماسنج داخل فر (در گروه محصولات جانبی این رنگها ) استفاده کنید.

 

نکته ۱:برای پختن رنگها نمی توانید از مایکروفر استفاده کنید.
نکته ۲: شیشه تا دمای ۸۰۰ درجه سانتیگراد در گرما مقاوم می باشد، بنابر این دمای ۱۶۰ درجه سانتیگراد آن را خراب نخواهد کرد.

منبع : http://sagharerang.blogfa.com/

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای» 2)

(قسمت بیست و یکم)

 
تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای» 2)

تكنيك‌هاي طراحي و نقاشي (قسمت بيست و يكم)

(نقاشي روي شيشه «ويتراي» 2)

 مواد و ابزار مورد نیاز:

خمیر ویترای (ترجیحا مشکی)

رنگ شیشه (رنگهای اصلی و سیاه و سفید)

طرح مورد نظر در ابعاد دلخواه(طرح باید تنوع رنگی زیاد داشته و ظریف کاری اش کم باشد(.

شیشه در ابعاد طرح

پالت رنگ و قلمو (چند سایز(

قطره چکان

 

روش کار:

طرح مورد نظر را زیر شیشه چسبانده و دقیقا منطبق کنید.طراحی خطی طرح را بااستفاده از خمیر انجام دهید.(دقت داشته باشید خطوط شما باید صاف و بدون خط خوردگی باشد.)در صورت خط خوردگی آنرا رها و بعد از خشک شدن خط را با کاتر بردارید.پس از خشک شدن کامل خطوط رنگهای طرح را در پالت تشکیل دهید و بادقت فضای خالی بین خطوط را رنگ آمیزی کنید.برای رنگ آمیزی بهتر است از قطره چکان استفاده شود.

این نوع نقاشی قدمتی طولانی دارد و البته کاربردهای دیگری نظیر ظروف،ویترین مغازه ها وتزئینات دارد و بسیار زیبا و جذاب است.طرح های مناسب برای ویترای شامل طرح های کارتونی،برخی مینیاتورها و ترکیب های ساده هندسی هستند.

  

محصولات جانبی رنگهای ویترای

مدیوم روشن کننده (Lightening) در بطری های ۴۵ میلی لیتری و ۲۵۰ میلی لیتری این مدیوم جهت روشن کردن و رقیق کردن رنگ های ویترای به کار می رود و این در حالی است که کیفیت رنگ کاملاً حفظ می شود و رنگدانه ها از بین نمی رود.

مدیوم براق کننده Medium) در بطری های ۴۵ میلی لیتری  :این مدیوم با قابلیت ترکیب با رنگ های ویترای باعث درخشش آن ها می شود.

مدیوم مات کننده (Matt Medium) در بطری های ۴۵ میلی لیتری  :این مدیوم با قابلیت ترکیب با رنگ های ویترای باعث مات آن ها می شود.

 

ست لوازم ایجاد ترک:

این بسته شامل ۲ بطری ۴۵ میلی لیتری حاوی مایع ایجاد ترک های تزئینی و یک دفترچه راهنما می باشد.

تینر بدون بو (Odurless Mineral Spirit) در بطری های ۷۵ میلی لیتری میلی لیتری ۲۴۵ میلی لیتری ۴۹۵ و ۱ لیتری

این حلال بدون بو جهت رقیق کردن رنگ های ویترای و سرامیک و تمیز کردن قلم موها و سایر لوازم به کار می رود، هیچگونه حساسیت و آلرژی ایجاد نمی کند و به ویژه افرادی که در فضای بسته بندی کار می کنند پیشنهاد می شود.

خمیرهای برجسته دورگیری ویترای (Cerne Relief) در تیوب های ۲۰ میلی لیتری:
این خمیرها به صورت تیوب های سرسنگی می باشد و به طور مستقیم از طریق دهانه نازک آنها قابل استفاده هستند. طرح را ابتدا باید با این خمیرها دورگیری کرد و سپس سطوح ایجاد شده را رنگ کرد.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (نقاشی روی شیشه «ویترای» 2)

 

دورگیر فلزی ویترای (Self Adhesive Lead Strip)

با برداشتن برچسب زیر این دورگیر سربی و چسباندن آن بر روی شیشه می توان فرم ها و نقوش مورد نظر را ایجاد کرد.

شیوه استفاده

مرحله اول (آماده سازی)

ابتدا سطح مورد نظر (گلدان) را جهت از بین بردن هر گونه چربی و گردو خاک با کمی آب و صابون پاک کنید. با استفاده از یک مداد نوک پهن مثل ماژیک طرحتان را روی کاغذ پیاده کنید، دقت کنید که طرحتان جهت تنوع و زیبایی بیشتر، حداقل از ۶ قسمت تشکیل شده باشد.

این طرح را داخل ظرف بچسبانید به گونه ای که از بیرون ظرف قابل دیدن باشد.
با استفاده از خمیرهای دورگیری(Cerne Relief) طرح را روی شیشه پیاده کنید و مطمئن شوید که خط دور هر قسمت به طور کامل بسته شود تا از خروج رنگ ها از سطوح و ترکیب آن ها با یکدیگر خوددداری شود.به یاد داشته باشید که هرگز بطری را تکان ندهید زیرا باعث تشکیل حباب در رنگ می شود.
جهت رقیق کردن رنگ می توانید از مدیوم مخصوص آن(Thinner) در گروه محصولات جانبی ، استفاده کنید.پس از انتخاب قلم مویی پهن ، آن را داخل بطری رنگ فرو ببرید به گونه ای که کاملا آغشته به رنگ شود.توجه کنید که میزان رنگ برداشته شده در حد متوسط باشد، زیرا در صورت زیاد بودن، رنگ جاری و در صورت کم بودن راه قلم مو روی آن باقی خواهد ماند.سپس با حرکت دستتان سطح را به طور پیوسته و منظم رنگ کنید.

نکته ۱: پس از هر مرحله استفاده از رنگ در بطری را محکم ببندید تا از خشک شدن رنگ جلوگیری کنید.

 

نکته ۲ :اگر ظرف خود را از ماشین ظرفشویی بیرون آورده اید جهت نقاشی روی آن باز هم لازم است که سطح آن را تمییز کنید.

 

مرحله دوم (رنگ آمیزی)

جهت رنگ کردن سطح از چه نوع قلم مویی باید استفاده کرد؟
قلم موهایی با موی مصنوعی و یا ترکیبی از طبیعی و مصنوعی و کاملا انعطاف پذیر برای این کار مناسب می باشد. البته نوع قلم مو بستگی مستقیم با سطح مورد نظر شما دارد، جهت رنگ کردن سطوح بزرگ تر می توانید از قلم موهای ابری در سایز های متفاوت و برای سطوح کوچک تر از قلم موهایی با اشکال متفاوت (متناسب با اندازه و طرح مورد نظر )استفاده کنید.

 بعد از گذشتن ۳۰دقیقه که خمیرهای برجسته دورگیری خشک شد می توانید رنگ آمیزی با رنگ های ویترای را آغاز کنید.

با استفاده از قلم موی سرگرد رنگ مورد نظر را به صورت قطره ای داخل سطح بگذارید و رنگ را به صورت یکنواخت پخش کنید (قلم مو را به صورت عمودی در دستتان نگه دارید).

 

مرحله سوم (پختن)

بعد از اینکه مرحله رنگ آمیزی تمام شد، ۸ ساعت به جسم مورد نظر دست نزنید تا رنگ رنگ ها کاملاً خشک شود، در این مرحله بهتر است جسم را در اتاقی که هوای آن خشک و دور از گرد و غبار است قرار دهید. جسم خود را در فر سرد قرار دهید و دمای فر را روی ۱۶۰ درجه سانتیگراد(۳۲۵ درجه فارنهایت) تنظیم کنید ،از زمانی که دمای فر به درجه مورد نظر رسید اجازه دهید که جسم به مدت ۴۰ دقیقه در فر بماند،سپس در فر را باز کنید و اجازه دهید تا جسم سرد شود به یاد داشته باشیدکه هیچیک از فر های آشپزخانه دمای دقیقی را نشان نمی دهند ، پس جهت دست یافتن به نتیجه دلخواه و برای تنظیم دمای فر حتما از گرماسنج داخل فر (در گروه محصولات جانبی این رنگها ) استفاده کنید.

 

نکته ۱:برای پختن رنگها نمی توانید از مایکروفر استفاده کنید.
نکته ۲: شیشه تا دمای ۸۰۰ درجه سانتیگراد در گرما مقاوم می باشد، بنابر این دمای ۱۶۰ درجه سانتیگراد آن را خراب نخواهد کرد.

منبع : http://sagharerang.blogfa.com/

 

تعداد بازدید از این مطلب: 868
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 11 خرداد 1397
نظرات

تکنیک‌های طراحی و نقاشی 

(نقاشی با آکریلیک)

 
تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

 

(نقاشي با آكريليك)

 

تکنیک های نقاشی آکریلیک

آکریلیک یکی از روش های رایج در نقاشی است و طرفداران خود را دارد. نقاشی و کار با رنگ های آکریلیک بسیار ساده است. این رنگ ها به سرعت خشک می شوند. با انتخاب رنگ های آکریلیک گزینه های مختلفی برای نقاشی خواهید داشت. در ادامه مطلب تعدادی از این موارد را برایتان نام برده ایم.

 

نقاشی مسطح

نقاشی مسطح یا فِلَت یکی از روش های نقاشی با رنگ های آکریلیک است. در این روش باید رنگ ها رابه صورت بسیار نازک روی سطح نقاشی – کاغذ یا بوم – قرار دهید. میزان رنگ های مورد استفاده در قسمت های مختلف این نقاشی همچون رنگ های یک پوستر نازک و مسطح هستند و گویی به کف سطح چسبیده اند. این گونه نقاشی ها بعد از خشک شدن ضدآب هستند و به هیچ وجه با آب پاک نمی شوند.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

پاشش رنگ

یکی از روش های بسیار سرگرم کننده و جالب توجه، روش پاشش رنگ است. در این روش، همان طور که از نامش پیداست باید رنگ را روی سطح بپاشید. این کار با قلم مو صورت می گیرد. روش اعمال این کار کمی پیچیده است. این روش چندان برای افرادی که تازه نقاشی را شروع کرده اند مناسب نیست، به این دلیل که نمی توانند کنترل رنگ ها و قلم مو را آن طور که باید در دست داشته باشند. 
این روش بیشتر توسط افرادی انجام می شود که مایلند اثرشان حالت دانه دانه باشد. این تکنیک حالت بافت به نقاشی می بخشد و نقاشی فرمی متفاوت پیدا می کند. این روش را نمی توا ن با آبرنگ یا رنگ روغن به این خوبی اجرا کرد. نتیجه چنین کاری با رنگ های ذکر شده به هیچ وجه خوب نیست. اما با استفاده از رنگ های آکریلیک و پاشیدن آنها روی بوم می توان تصاویری زیبا خلق کرد.

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

تراشیدن رنگ

تراشیدن رنگ های آکریلیک از روی سطح نقاشی به صرف زمان زیادی نیاز دارد اما نتیجه کار آنقدر زیباست که خستگی و زمان را جبران می کند. اگر در نظر دارید نقاشی با رنگ های ترک خورده ترسیم کنید، بهترین انتخاب  استفاده از روش خراشیدن یا مالیدن رنگ های آکریلیک است.

برای خراشیدن رنگ ها از ابزار متفاوتی می توان استفاده کرد. به طور مثال، از کارت های اعتباری که دیگر استفاده نمی شوند. یا کاردک های نقاشی که لبه های تیز و صافی دارند. در این روش دیگر به ملاحظه برای گذاشتن رنگ ها نیازی نیست. چون در آخر رنگ بخش هایی که نیاز نیست، تراشیده می شود

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

 

بافت دار کردن

یکی از رایج ترین روش های استفاده از رنگ های آکریلیک، تکسچرینگ یا بافت دار کردن است. این روش برای افرادی که نقاشی را تازه شروع کرده اند  بسیار جالب و هیجان انگیز است. برای یادگیری این نوع کار می توانید از ویدئوهای رایگانی که در اینترنت وجود دارند کمک بگیرید. تماشای این ویدئوها به درک بهتر این روش و استفاده از رنگ های آکریلیک برای ایجاد بافت کمک شایانی می کند. 

در این روش می توانید از خمیرها و ژل های مختلف کمک بگیرید. بعضی افراد حتی از شن، سنگریزه و تیله های رنگی نیز بدین منظور استفاده می کنند. البته برای استفاده از چنین مواد سنگینی، باید زمینه کار خود را طوری انتخاب کنید که مقاومت لازم را داشته باشد و به راحتی نشکند. از کاردک های صاف نیز می توانید برای یکدست کردن آنها استفاده کنید. حتی می توان از خطوط صاف برای نظم بخشیدن یا ایجاد مرزهای فرضی استفاده کرد. 

پشنهاد می کنیم پیش از گذاشتن رنگ های آکریلیک روی سطح نقاشی، موادی که به عنوان بافت انتخاب کرده اید، را روی زمینه قرار دهید. بعد از خشک شده آنها و اطمینان از چسبندگیشان، رنگ های آکریلیک را با توجه به طرح موردنظر در جاهای خود قرار دهید. بهتر است از روش مات کردن رنگ های آکریلیک – ترکیب با رنگ سفید – استفاده نکنید زیرا بافت کار شده در زیر آن دیده نخواهد شد. بنابراین بهتر است رنگ آکریلیک را با آب مخلوط کنید و روی سطح بکشید. استفاده از روش لعابی کردن رنگ نیز نمای زیبایی به نقاشی می بخشد.

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

 

استنسیل کردن

یکی دیگر از روش های رایج در نقاشی آکریلیک استنسیل کردن است. استنسیل نوعی رنگ آمیزی است که با شابلون انجام می شود. به این ترتیب که شابلون یا طرح دلخواه را روی سطح موردنظر می گذارید و رنگ را روی آن می کشید. بعد با برداشتن شابلون جاهای خالی شابلون یا طرح، رنگ شده اند و باقی جاها به همان رنگ زمینه باقی مانده اند. استنسیل شبیه استمپ کردن است. برای داشتن تجربه لذت بخش و سرگرم کننده با رنگ های آکریلیک می توان از اسنتسیل کردن استفاده کرد.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)
منبع : http://boomeabi.com

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

(نقاشی با آکریلیک)

 
تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

تكنيك‌هاي طراحي و نقاشي (قسمت دوازدهم)

(نقاشي با آكريليك)

 

تکنیک های نقاشی آکریلیک

آکریلیک یکی از روش های رایج در نقاشی است و طرفداران خود را دارد. نقاشی و کار با رنگ های آکریلیک بسیار ساده است. این رنگ ها به سرعت خشک می شوند. با انتخاب رنگ های آکریلیک گزینه های مختلفی برای نقاشی خواهید داشت. در ادامه مطلب تعدادی از این موارد را برایتان نام برده ایم.

 

نقاشی مسطح

نقاشی مسطح یا فِلَت یکی از روش های نقاشی با رنگ های آکریلیک است. در این روش باید رنگ ها رابه صورت بسیار نازک روی سطح نقاشی – کاغذ یا بوم – قرار دهید. میزان رنگ های مورد استفاده در قسمت های مختلف این نقاشی همچون رنگ های یک پوستر نازک و مسطح هستند و گویی به کف سطح چسبیده اند. این گونه نقاشی ها بعد از خشک شدن ضدآب هستند و به هیچ وجه با آب پاک نمی شوند.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

پاشش رنگ

یکی از روش های بسیار سرگرم کننده و جالب توجه، روش پاشش رنگ است. در این روش، همان طور که از نامش پیداست باید رنگ را روی سطح بپاشید. این کار با قلم مو صورت می گیرد. روش اعمال این کار کمی پیچیده است. این روش چندان برای افرادی که تازه نقاشی را شروع کرده اند مناسب نیست، به این دلیل که نمی توانند کنترل رنگ ها و قلم مو را آن طور که باید در دست داشته باشند. 
این روش بیشتر توسط افرادی انجام می شود که مایلند اثرشان حالت دانه دانه باشد. این تکنیک حالت بافت به نقاشی می بخشد و نقاشی فرمی متفاوت پیدا می کند. این روش را نمی توا ن با آبرنگ یا رنگ روغن به این خوبی اجرا کرد. نتیجه چنین کاری با رنگ های ذکر شده به هیچ وجه خوب نیست. اما با استفاده از رنگ های آکریلیک و پاشیدن آنها روی بوم می توان تصاویری زیبا خلق کرد.

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

تراشیدن رنگ

تراشیدن رنگ های آکریلیک از روی سطح نقاشی به صرف زمان زیادی نیاز دارد اما نتیجه کار آنقدر زیباست که خستگی و زمان را جبران می کند. اگر در نظر دارید نقاشی با رنگ های ترک خورده ترسیم کنید، بهترین انتخاب  استفاده از روش خراشیدن یا مالیدن رنگ های آکریلیک است.

برای خراشیدن رنگ ها از ابزار متفاوتی می توان استفاده کرد. به طور مثال، از کارت های اعتباری که دیگر استفاده نمی شوند. یا کاردک های نقاشی که لبه های تیز و صافی دارند. در این روش دیگر به ملاحظه برای گذاشتن رنگ ها نیازی نیست. چون در آخر رنگ بخش هایی که نیاز نیست، تراشیده می شود

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

 

بافت دار کردن

یکی از رایج ترین روش های استفاده از رنگ های آکریلیک، تکسچرینگ یا بافت دار کردن است. این روش برای افرادی که نقاشی را تازه شروع کرده اند  بسیار جالب و هیجان انگیز است. برای یادگیری این نوع کار می توانید از ویدئوهای رایگانی که در اینترنت وجود دارند کمک بگیرید. تماشای این ویدئوها به درک بهتر این روش و استفاده از رنگ های آکریلیک برای ایجاد بافت کمک شایانی می کند. 

در این روش می توانید از خمیرها و ژل های مختلف کمک بگیرید. بعضی افراد حتی از شن، سنگریزه و تیله های رنگی نیز بدین منظور استفاده می کنند. البته برای استفاده از چنین مواد سنگینی، باید زمینه کار خود را طوری انتخاب کنید که مقاومت لازم را داشته باشد و به راحتی نشکند. از کاردک های صاف نیز می توانید برای یکدست کردن آنها استفاده کنید. حتی می توان از خطوط صاف برای نظم بخشیدن یا ایجاد مرزهای فرضی استفاده کرد. 

پشنهاد می کنیم پیش از گذاشتن رنگ های آکریلیک روی سطح نقاشی، موادی که به عنوان بافت انتخاب کرده اید، را روی زمینه قرار دهید. بعد از خشک شده آنها و اطمینان از چسبندگیشان، رنگ های آکریلیک را با توجه به طرح موردنظر در جاهای خود قرار دهید. بهتر است از روش مات کردن رنگ های آکریلیک – ترکیب با رنگ سفید – استفاده نکنید زیرا بافت کار شده در زیر آن دیده نخواهد شد. بنابراین بهتر است رنگ آکریلیک را با آب مخلوط کنید و روی سطح بکشید. استفاده از روش لعابی کردن رنگ نیز نمای زیبایی به نقاشی می بخشد.

 

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)

 

استنسیل کردن

یکی دیگر از روش های رایج در نقاشی آکریلیک استنسیل کردن است. استنسیل نوعی رنگ آمیزی است که با شابلون انجام می شود. به این ترتیب که شابلون یا طرح دلخواه را روی سطح موردنظر می گذارید و رنگ را روی آن می کشید. بعد با برداشتن شابلون جاهای خالی شابلون یا طرح، رنگ شده اند و باقی جاها به همان رنگ زمینه باقی مانده اند. استنسیل شبیه استمپ کردن است. برای داشتن تجربه لذت بخش و سرگرم کننده با رنگ های آکریلیک می توان از اسنتسیل کردن استفاده کرد.

تکنیک‌های طراحی و نقاشی (قسمت دوازدهم)
منبع : http://boomeabi.com

 

تعداد بازدید از این مطلب: 493
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 11 خرداد 1397
نظرات

ماندالا - Mandala

ماندالا، نمودار نمادین؛ هم تخیلی و هم توصیفی و معمولاً دایره ای است که یک مربع را محصور می کند؛ نماد مرکزی است که می تواند یک تصویر باشد. ماندالا الگوی هستی و نظامی است که بر مبنای تجسم مکاشفه ای استوار است. یک انگاره ی کیهانی حصر فضای مقدس و رسوخ به مرکز مقدس؛ تمامیت؛ عالم اصغر؛ عقل کیهانی؛ یکپارچگی است. از نظر کیفی ماندالا مظهر روح و از نظر کمی مظهر هستی است. گردی ماندالا، معمولاً نشان دهنده ی تمامیت طبیعی است، در حالی که شکل چهار گوش، نشان دهنده ی این تمامیت در خود آگاه است. 

.یکی از رسوم قدیمی بوداییان در تبت، تصویر سازی و نقاشی با شن های رنگی است. راهبان بودایی برای خلق یک نقاشی شنی چندین روز وقت صرف می‌کنند و پس از اتمام نقاشی، آن را از میان می‌برند تا به فانی و کوتاه بودن عمر اشاره کنند. اگر بپذیریم که زندگی کوتاه و فانی است، نقاشی شنی نمادی از این نوع تفکر پیرامون فلسفه حیات است. در طرح‌های نقاشی شنی راهبان تبتی، از فرم‌های ماندالا استفاده می‌شود. ماندالا در سانسکریت به معنی دایره است و در ادیان بودا و هندو به عنوان نمادی برای جهان هستی به کار می‌رود. طرح‌های ماندالا، دایره‌هایی نمادین برای تمرکز بر خویشتن و جستجو در درون انسان هستند. البتهگستره کاربرد ماندالا بسیار وسیعتر از آیینهای یادشده است. مثلا در معماری فرهنگهای اسلامی و مسیحی هم طرحهای ماندالا دیده میشود.پيوستگى ميان گنبد و فضاى مكعب زير آن در معمارى اسلامى، از طريق ايجادمقرنس پيوند مى‏خورد. فضاى ابداعى مقرنس‏همانند مظهر نسبت آسمان به زمين است.گنبد چونان مظهر آسمان و فضاى مكعب زيرآن چونان مظهر زمين و قوس مقرنس كارى شده چونان حلقه واسطه آسمان و زمين تلقى‏ مى‏گردد. 

 بوعلي سينا (370 -428 ه. ق) مربع و دايره را كليد فهم نظريه خود درباره كائنات ميداند. و به نظر او دايره تداوم حركت را بيان ميكند و نگاه در مسير محيط آن به سهولت حركت ميكند در صورتيكه مربع حركت كنترل شده خط مستقيمي است كه در سه نقطه , سه بار 90 درجه تغيير جهت داده است.

بو علي سينا دايره را آسماني (هوايي) گرم و مرطوب و مربع را زميني (خاكي) سرد و خشك ميداند.

ماندالاها دایره‌هایی نمادین برای تمرکز بر خویشتن و جستجو در درون انسان هستند. مرکز دایره جدول ماندالا برای تمرکز در حین مراقبه دینی بکار می‌رود. اشکال متقارن هندسی ماندالا خودبخود توجه شخص را به مرکز دایره جذب می‌کنند. کارل یونگ ماندالا را کهن‌الگوی خویشتن می‌داند,نماد تمامیت و نظم و کار ویژهٔ آن سازماندهی و دربرگیری تمامیت روان و ساماندهی و تنظیم دوبارۀ وضعیت‌های هرج‌و‌مرج آلود است. ماندالا (به معنی دایره جادوئی) یک جدول هندسی مورد استفاده در ادیان بودا نیز بوده است که به عنوان نمادی برای جهان هستی بکار میرفته. از زیر میکرسکوپ تا پشت تلسکوپ ماندالا قابل رویت است.ماندالا، نمودار نمادین؛ هم تخیلی و هم توصیفی و معمولاً دایره ای است که یک مربع را محصور می کند؛ نماد مرکزی است که می تواند یک تصویر باشد.ماندالا الگوی هستی و نظامی است که بر مبنای تجسم مکاشفه ای استوار است. یک انگاره ی کیهانی حصر فضای مقدس و رسوخ به مرکز مقدس؛ تمامیت؛ عالم اصغر؛ عقل کیهانی؛ یکپارچگی است. از نظر کیفی ماندالا(مناسک حج) مظهر روح و از نظر کمی مظهر هستی است. و کل ماندالا مظهر برقراری دوباره ی دارمای کیهانی و زیارت روح است. به صورت نمادین روح عالم است و شکل ترسیمی. مرکز، خورشید یا دروازه ی آسمان است؛ ابزار دستیابی به ملکوت. ماندالا مظهر جهان ملکوتی بر روی زمین است. پرفسور یونگ:" گردی ماندالا، معمولاً نشان دهنده ی تمامیت طبیعی است، در حالی که شکل چهار گوش، نشان دهنده ی این تمامیت در خود آگاه است ."ماندالا نمونه اى از هنر میرا هستند و بنابر این ارزش هنرى در اینجا در درجه دوم اهمیت قرار دارد و نقاش هرگز پاى اثر خود را امضا نمى کند. فردیت هنرمند در هنر میرا در فرآیند خلق از میان مى رود،در حج این فرایند به خوبی مشهود است.فرد در دایره طواف جزئی از عالم ملکوت میگردد. ماندالا، معنایى کلى است که فردیت هنرمند را در خود مستحیل مى سازد، زیرا که اثر اساساً ماندگار نیست و میراست. در هنر میرا تنها لحظه خلق اثر ارزش دارد و چون این فرآیند به پایان برسد، اتصال غنی،به مرکز کائنات نیز به پایان مى رسد و از همین رو اثر نابود مى شود. فرآیند خلق حج، در واقع تمثیلى از هستى انسان است که در چرخه اى از آفرینش و نابودى، یا تولد و مرگ و باززایى و بازمیرى قرار گرفته و هیچ دوامى ندارد،برای حاجی تنها دم غنیمتیست که یا از آن سیراب میشودویا در صورت غفلت از آن بی نصیب میماند. این شکل از هنر میرا به نفس هستى بدون دوام و زیبایى طبیعى نظر دارد. در ویرانى ماندالاها، کیهان مقدس پابرجا مى ماند و تنها بى دوامى کردار انسانى معنا مى شود.قرار گرفتن در حج،واقع شدن درمنبع انرژی و حیات است؛ کلید فهم خود، با من، خدا و هستی است.قرار گرفتن در دایره طواف، تابع نظم جهانی شدن است، که ما را به درک جهان هدفمند رهنمون میسازد.پرفسور یونگ بیان میکند که طرح ماندالایی چه در معماری کلاسیک و چه در معماری انسان های بدوی هرگز تابع ملاحظات اقتصادی و زیبایی شناسی نبوده است، بل تبدیل شهر به نمایه ای از جهان منظم بوده است. مکانی مقدس که به وسیله ی مرکز خود به جهان دیگر مربوط می شده است. این طرح، با احساسات حیاتی نیازهای بشری مطابقت داشته است. هر بنایی خواه مذهبی و یا غیر مذهبی که بر مبنای طرح ماندالا ساخته شده باشد، فرافکنی تصویر کهن الگویی است از ناخودآگاه به جهان خارج.
دیتریش هوف: "پیوستگى میان گنبد و فضاى مکعب زیر آن در معمارى اسلامى، از طریق ایجادمقرنس پیوند مى‏خورد. فضاى ابداعى مقرنس‏همانند مظهر نسبت آسمان به زمین است.گنبد چونان مظهر آسمان و فضاى مکعب زیرآن چونان مظهر زمین و قوس مقرنس کارى شده چونان حلقه واسطه آسمان و زمین تلقى‏مى‏گردد. "


بنابراین خط مستقیم نیز در جای خود استعداد رشد و تعالی دارد همانگونه که شکل مربع از آن ساخته می شود که از سویی قابلیت تکامل و تبدیل شدن به دایره را دارند (تبدیل مربع به دایره باازدیاد گوشه ها امکانپذیر است یعنی مربع 5 ضلعی، 6 ضلعی و.... بالاخره به دایره تبدیل می شود. ) از سویی دیگر هر دو شکل مربع و دایره از دوران باستان مکمل یکدیگر بوده اند (دایره نماد آسمان و قدامت و مربع مظهر زمین است.) اساس بسیاری از ماندالاها از مربعها و دایره های هم مرکز شکل گرفته است. مرکزیت کعبه و دوایر متحد المرکز اطراف آن از(زائرین طواف کننده) بزرگترین و زنده ترین ماندالای جهان را تشکیل میدهند در بعضی اذهان میکوشندتا با دفع امور عرضی و جزئی از جهان به ماورای جهان دست یابند و چنین پیداست که آرمان آنان با ساختار دایره سازگاری دارد .دایره نزدیکترین چیز به تصور امر مطلق است.دایره در اصل یک نقطه ی بسط یافته و متکثراست.در حج افراد در کامل شدن دایره شان ، مشارکت میکنند،و به کمال،همگونی،نداشتن اضافات،زوایدو زوایا...میرسند.دایره نماد خود است و بیانگر تمامیت روان با تمام جنبه هایش از جمله رابطه ی میان انسان و طبیعت.دایره نماد حمایت است،حمایتی مطمئن در محدوده ی خود؛همچون داشتن حلقه،گردنبند،کمربندوتاج.حلقه ی تولد و مرگ.جریان یافتن و حادث شدن.در گذشته، این دو نمایه انتزاعی ( دایره و چهار گوشه)، با یکدیگر وحدت داشتند و بیانگر یک جهان اندیشه و احساس بوده اند.

Mandala 1

Mandala 2

Mandala 3
 

Mandala 4

Mandala 5

Mandala 6

Mandala 7

منبع:

1) کارل گوستاو،  یونگ، انسان و سمبول هایش، محمود سلطانیه، تهران، جامی، 1377، چاپ چهارم، ص 324

 

نام پژوهشگر :کتایون واحدی

تهیه شدهدر:

پژوهشگاه کلام زندهپژوهشکده پژوهش هنر

 

تعداد بازدید از این مطلب: 712
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 28 ارديبهشت 1397
نظرات

عکاسی در لغت به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته می‌شود.[۱] این هنر در اکثر زبان‌های جهان فتوگرافی[پانویس ۱] خوانده می‌شود که ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است.[۲] بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است.[۳]

عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می‌شود: نخست، به‌دست‌آوردن تصویربه وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.[۴][۵][۶]

در این فرایند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث می‌شود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور (نقره کلرید یا گیرنده) تأثیر گذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.

عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ به‌عنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، به‌شکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد.[۷] عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشده‌است، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینه‌های مختلف و اکتشافات و نوآوری‌های آنان در طول تاریخ است و سال‌ها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته‌است اما اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه‌فور نیِپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایش‌هایی را بر ترکیبات نقره براساس یافته‌های یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند.

تئوری عکس رنگی سه‌رنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده‌است. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگ‌های اولیه حساس بود و توانست نخستین عکس رنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.

جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبه‌ای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپ‌شدهٔ عکس را پرینت می‌کردند و عکس گرفته‌شده یک دقیقه بعد و در مدل‌های جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.

در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور و کنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمی‌شود انجام داد. ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، یا کاغذ به تصویر عکس می‌شود در حالی که عکاسی دیجیتال به فرایند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور بر روی سطح حساس به نور سنسور الکترونیکی گفته می‌شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر می‌گذارد و باعث ثبت تصاویر می‌گردد.

تاریخچه عکاسی

عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشده‌است، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینه‌های مختلف و اکتشافات و نوآوری‌های آنان در طول تاریخ است.[۸]

 
نحوهٔ کارکرد دوربین سوراخ سوزنی.

سال‌ها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته‌است؛ موزی، ارسطو و اقلیدس در سدهٔ ۵ و ۴ پیش از میلاد نحوهٔ کارکرد دوربین سوراخ سوزنی را شرح داده‌بودند.[۹] در یونان باستان عقیده بر این بود که نور از چشم به سمت اشیاء می‌تابد و بازتاب آن باعث دیدن می‌شود. ارسطو و اقلیدس با استفاده از تئوری سوراخ‌سوزنی تلاش کردند خلاف آن نظریه را ثابت کنند؛ آن‌ها در پشت دوربین‌های سوراخ سوزنی صفحه‌ای نیمه‌مات قرار می‌دادند تا تصویر بازتاب‌شدهٔ روی آن با چشم دیده شود.[۱۰] در قرن ششم میلادی، آنتمیوس در آزمایش‌های خود از دوربین تاریکخانه‌ای استفاده کرد.[۱۱]

ابن هیثم تئوری دوربین سوراخ سوزنی را گسترش داد و در مشاهدات خورشید گرفتگی خود از وسیله‌ای به نام «جعبه تاریک» استفاده کرده بود.[۱۲] او برای نخستین‌بار از دوربین سوراخ سوزنی و دوربین تاریکخانه‌ای در آزمایش‌هایش جهت بررسی خواص نور پرداخت.[۱۳] آلبرتوس ماگنوس[پانویس ۲] در قرن سیزدهم میلادی نیترات نقره[۱۴] وژرژ فابریسیوس[پانویس ۳] نقره کلرید را کشف کرد.[۱۵] و دانیل باربارو[پانویس ۴] در سال ۱۵۶۸ میلادی نحوهٔ عملکرد دیافراگم و کارکردعدسی در دوربین تاریکخانه‌ای را شرح داد.[۱۶] ویلهلم هومبرگ[پانویس ۵] در سال ۱۶۹۴ میلادی توضیح داد که نور چگونه برخی از مواد شیمیایی را تاریک می‌کند[۱۷] و در سال ۱۸۰۲ میلادی توماس وجوود[پانویس ۶] انگلیسی توانست بر روی سطح‌های حساس شده بانیترات نقره تصویر شفافی به دست آورد.[۱۸]

اتاق تاریک منجر به تکامل عکاسی و پیدایش دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی بدون پنجره است که به جز روزنه‌ای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده، هیچ نوری به آن وارد نمی‌شود. تصاویر یا چشم‌اندازهای روبه‌روی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب می‌یابد که قابل دیدن است. بعضی از نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشی استفاده می‌کردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچک‌تر تبدیل شد به دوربین عکاسی شد یعنی در برابر روزنه‌ای که وجود داشت مادهٔ حساس به نور قرار می‌دادند تا تصاویر بازتابش یافته، ثبت و ضبط شوند.[۱۹]

 
نخستین عکس ثبت‌شده در تاریخ توسط ژوزف نیسه‌فور نیپس.

اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه‌فور نیپس[پانویس ۷] تولید شد اما در هنگام رونوشت‌برداری از بین رفت.[۲۰] اما نیپس در سال ۱۸۲۶ دوباره توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند.[۲۱] ولی زمان نوردهی این عکس هشت ساعت بود که زمان بسیار درازی است، و مشکل دیگر هم این بود که تصویر نگاتیو بود یعنی هرچه سفید بود را سیاه هرچه سیاه بود را سفید نشان می‌داد. به همین دلیل او به دنبال یافتن فرایند بهتری بود و با همکاری لوئی داگر،[پانویس ۸] آزمایش‌هایی را بر ترکیبات نقره براساس یافته‌های یوهان هاینریش شولتز[پانویس ۹] در سال ۱۸۱۶ میلادی انجام دادند؛ در آن سال شولتز مشاهده کرد که مخلوطی از نیترات نقره و گچ در مقابل نور، تیره می‌شوند.[۲۲]

 
یک عکس داگرئوتیپ که توسط لوئی داگر عکسبرداری شده.

نیپس در سال ۱۸۳۳ میلادی درگذشت؛ ولی داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روشداگرئوتایپ[پانویس ۱۰] را اختراع کند. داگرئوتایپ بدین‌گونه بود که به صفحه‌ای نقره‌ای مدتی بخار ید داده تا نسبت به نور حساس شود، سپس آن را درون یک دوربین جعبه‌ای گذاشته و با برداشتن عدسی حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نور از شی موردنظر به صفحهٔ نقره‌ای تابانده می‌شد. برای ظهور تصویر، صفحه را در محلول جیوه با حرارت ۶۵ درجه قرار می‌داد تا با چسبیدن ذرات نقره و جیوه، عکس بوجود آید؛ سپس صفحه را در آب سرد فرو می‌برد تا سطح آن پایدار گردد، در نهایت صفحه را در آب‌نمک (سدیم کلرید) قرار می‌داد و تصویر ظاهر می‌شد.[۲۳][۲۴][۲۵] یکی از مشکلات روش داگرئوتایپ این بود که فقط می‌شد یک نسخهٔ پوزیتیو یا مثبت (عکس دائمی) از سوژه ثبت کرد.[۲۶]

 
این عکس در سال ۱۸۴۹به روش کالوتایپ برداشته شده.

در سال ۱۸۳۵ میلادی، چند ماه پس از اینکه نتیجهٔ آزمایش‌های لوئی داگر اعلام شد، شیمی‌دان انگلیسی، هنری فاکس تالبوت[پانویس ۱۱] گزارشی از روند عکاسی خود که آن را «طراحی نوری» نامیده بود منتشر کرد؛ تالبوت این روش را در سال ۱۸۳۵ میلادی ابداع کرده بود اما آن را مخفی نگه داشت و روش خود را کامل و در سال ۱۸۴۰ با عنوان کالوتایپ[پانویس ۱۲] معرفی کرد.[۲۷] در این روش، به‌جای استفاده از صفحات فلزی، از کاغذ حساس‌شده به نیترات نقره با ترکیبی از سدیم کلرید و اسید گالیک استفاده کرد. کاغذ حساس‌شده به مدت دو دقیقه نوردهی می‌شد و پس از آن یک تصویر پنهان بوجود می‌آمد که آن را با استفاده از پتاسیم یدید و سدیم سولفات به صورت نگاتیو (منفی) در اندازه‌های کوچکتر ثبت می‌کرد.[۲۸]سپس با استفاده از آن می‌شد نسخه‌های دائمی فراوانی در اندازه‌های مختلف تهیه کرد؛ تا پیش از این عکاسان مجبور بودند صفحهٔ حساس را به اندازهٔ شی موردنظر بسازند و امکان تغییر در اندازه وجود نداشت. تا سال ۱۸۶۰ میلادی روش داگرئوتایپ به کلی منسوخ شد و عکاسی مبتنی بر نسخه‌های نگاتیو و پوزیتیو جایگزین آن شد.[۲۹] در سال ۱۸۳۹ جان هرشل[پانویس ۱۳] با استفاده از سدیم تیو سولفات روشی را برای تهیهٔ نسخهٔ نگاتیو روی شیشه ابداع کرد که به‌مرور جایگزین نگاتیوهای کاغذی شد.[۳۰]

 
نخستین عکس رنگی از یک روبان که در سال ۱۸۶۱توسط جیمز کلرک ماکسولعکسبرداری شده.

تئوری عکس رنگی سه‌رنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول[پانویس ۱۴] فیزیکدان انگلیسی در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده‌است. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگ‌های اولیه حساس بود و توانست نخستین عکس رنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.[۳۱]

بالاخره در سال ۱۸۷۴، یک شرکت انگلیسی اولین شیشه‌های خشک عکاسی را به بازار عرضه کرد و عکاسی جنبهٔ عملی به خود گرفت. اما حمل و نقل مقدار زیادی شیشه، از لحاظ سنگینی و شکنندگی، یکی از مشکلات پیش روی بود تا اینکه در سال ۱۸۷۱ ریچارد مادوکس،[پانویس ۱۵] فیزیکدان و عکاس انگلیسی با ابداع فیلم عکاسی ژلاتینی، زمان عکسبرداری را کوتاه کرد و جابه‌جایی فیلم‌های عکاسی را راحت نمود که نقطهٔ عطفی در تاریخ عکاسی محسوب می‌شود.[۳۲]

 
یک فیلم رول.

جورج ایستمن[پانویس ۱۶] آمریکایی در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبه‌ای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد؛ شعار تبلیغاتی کمپانی کداک برای دوربین‌هایش چنین بود که «شما دکمه را فشار دهید، بقیه‌اش را ما انجام می‌دهیم.»[۳۳]

 
عکس دیجیتال از سفرآپولو ۱۱.

در نوامبر ۱۹۴۸ ادوین لند[پانویس ۱۷] نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد[۳۴] که بلافاصله پس ازعکسبرداری، نسخهٔ چاپ‌شدهٔ عکس را پرینت می‌کردند و عکس گرفته‌شده یک دقیقه بعد[۳۵] و در مدل‌های جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.[۳۶]تصاویر دیجیتال در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی و در جریان پیاده‌کردن انسان در ماه، تکامل پیدا کرد. دستگاه‌های گیرندهٔ امواج آنالوگ، اطلاعاتی که در مورد عکس از فضا ارسال می‌شد را بسیار دشوار دریافت می‌کردند. با دیجیتالیزه سیگنالها و تقویت آن‌ها، پارازیتها حذف می‌شدند و تصاویر واضح به‌دست می‌آمد.[۳۷]

پیدایش عکاسی و رواج روش‌های گوناگون این فن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در فرانسه روی داده‌است. اختراعات و انواع ابزار و تجهیزات عکاسی دو تا سه سال پس از اینکه به بازار می‌آمد بطور هدیه به‌دست پادشاه ایران می‌رسید.[۳۸] نخستین دستگاه‌های عکاسی به روشداگرئوتایپ، به درخواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلیس به دربارِ ایران وارد شد و در اواسط دسامبر سال ۱۸۴۲ میلادی (پایان آذر سال ۱۲۲۱ خورشیدی) نخستین عکسبرداری در ایران انجام گرفت.[۳۹]

عکاسی آنالوگ

هر چند از اول، عکاسی بر پایه آنالوگ بنا شده بود، ولی این صفت، بعد از ظهور عکاسی دیجیتال و بخاطر ایجاد وجه تمایز به این نوع عکاسی اضافه گردید. در این سیستم چنانچه در بخش تاریخ عکاسی به صورت مفصل آمده‌است، تلاش‌های زیادی برای ثبت و ثابت‌سازی تصویر صورت گرفته‌است. از شیشه‌های خیس کلودیونی، شیشه خشکی که انگلیسی‌ها آن را ابداع کردند و بالاخره فیلم ژلاتینی که بوسیله ریچارد مادوکس وارد دنیای عکاسی شدند، همه و همه جزو تلاش‌های بشر برای ثبت تصویر بوده‌است.

برای به‌دست‌آوردن بهترین نتیجه، در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور وکنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمی‌شود انجام داد. هر چند روش‌هایی در کارهای تاریکخانه‌ای متداول می‌باشد، ولی چون پایه ثابت است، این تغییرات هم جزئی خواهد بود.[۴۰]

ظهور فیلم

ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، یا کاغذ به تصویر عکس می‌شود. این اولین مرحلهٔ ظهور در مورد فیلم و کاغذ است. هدف از ظهور این است که تصویر موقتی که روی فیلم یا کاغذ عکاسی نقش بسته را تبدیل به یک تصویر دائم، قابل دیده شدن، و غیر حساس به نور بکند. توقف، ثبوت و شست‌وشو، مراحل بعدی به‌دست‌آوریِ تصویر ثابت است.[۴۱]

ظهور فیلم سیاه و سفید
 
شخصی در حال ظهور یک عکس سیاه و سفید.
  1. در ظهور فیلم عکاسی، چه سیاه و سفید، چه رنگی، که یک احیاء شیمیایی است، ذرات نوردیدهبرمید نقره به فلز نقره سیاه متالیک تبدیل شده و نگاتیو را بوجود می‌آورند.[۴۲][۴۳][۴۴] نتیجهٔ به‌دست‌آمده از ظهور را، از آن جهت نگاتیو می‌نامند که با صحنهٔ عکاسی رابطه عکس دارد. یعنی قسمت‌هایی از صحنه عکاسی که روشن هستند، در نتیجهٔ به‌دست‌آمده از ظهور، تیره ثبت می‌شوند و بالعکس.[۴۵] چاپ تماسی یا آگراندیسوری نگاتیو بر روی کاغذ عکاسیِ نگاتیو، نتیجه مثبت به‌دست می‌دهد.[۴۶]
  2. ظهور ریورسال، برای به‌دست‌آوردن نتیجهٔ مثبت (پزیتیو) اجرا می‌شود.[۴۷][۴۸] معمولاً حاصل کار این نوع ظهور را اسلاید می‌نامند.
    در بین مراحل ظهور ریورسال سیاه سفید یک مرحله نور دادن وجود دارد. برای اینکه این مرحله به صورت کامل و عاری عیب و نقص صورت بگیرد، قرقره تانکهای ظهور باید کاملاً شیشه‌ای باشد، تا سایه بوجود آمده از آن باعث خراب شدن نتیجه نگردد.[۴۹]
ظهور فیلم رنگی
  1. ظهور فیلم رنگی از نظر دما به مراتب حساس‌تر از ظهور فیلم سیاه و سفید است؟ با وجود لایه‌های حساس به رنگ در پایه این فیلم‌ها، تغییرات جزئی دما در حد نصف درجه سانتی‌گراد باعث بروز اعوجاج رنگ خواهد شد. در سیستم ظهور فیلم رنگی دما به صورت اتوماتیک بوسیله دستگاه ظهور تنظیم و ثابت نگه داشته می‌شود. با ظهور مداوم، که در لابراتوارهای بزرگ انجام می‌گیرد، ثابت نگه داشتن قدرت احیاکنندگی داروی ظهور اهمیت بسزایی دارد. این کار معمولاً با داروهای تقویتی که با علامت R مشخص می‌شوند، صورت می‌گیرد. داروهای تقویتی را بر حسب سانتیمتر مربع از ظهورهای صورت گرفته به داروی اصلی می‌افزایند.
  2. در ظهور ریورسال رنگی، بر خلاف ریورسال سیاه و سفید مرحله نوردهی مجدد در کار نیست. ظهور دوم بلافاصله بعد از بلیچ صورت می‌گیرد. پایه فیلم ریورسال رنگی نیز بر خلاف سایر فیلم‌های رنگی (نور روز و نور شب) شفاف است.[۵۰]

داروهای ظهور ریورسال رنگی، قبلاً انواع متفاوتی داشتند و ظهور آن‌ها فقط در کارخانه سازنده آن امکان داشت. در بستهٔ هر فیلم ریورسال، یک پاکت به آدرس کارخانهٔ سازنده آن فیلم وجود داشت که هزینه پستی آن نیز توسط خود کارخانه تقبل شده بود. بعد از نوردهی فیلم داخل آن پاکت قرار داده شده و ارسال می‌گردید. کارخانه، فیلم را ظاهر و به آدرس عکاس ارسال می‌نمود.

استفاده همه‌گیر فیلم‌های ریورسال موجب بوجود آمدن داروی واحدی به نام ئی-۶ گردید. فعلاً تقریباً تمامی فیلم‌های ریورسال رنگی با این دارو قابل ظهور هستند.[۵۱]

عکاسی دیجیتال

 
یک سنسور CMOS.

عکاسی دیجیتال به فرایند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور بر روی سطح حساس به نورسنسور الکترونیکی گفته می‌شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر می‌گذارد و باعث ثبت تصاویر می‌گردد.

آسانی نسبی استفاده، سرعت بالای بازدید، انتقال و چاپ و نیز در بسیاری از موارد، کیفیت برتر، تعدادی از ویژگی‌های متمایزکنندهٔ عکاسی دیجیتال هستند.[۵۲]

 
نحوهٔ عملکرد الگوی بایر.

در عکاسی دیجیتال، سنسور (حسگر) وظیفهٔ ثبت تصویر را برعهده دارد و هیچ‌کدام از سنسورها به صورت مستقیم قادر به شناسایی رنگ‌ها نیستند و فقط می‌توانند شدت روشنایی نور را ثبت کنند. هر سنسور از میلیون‌ها سنسور ریز حساس به نور تشکیل شده و هرکدام از این حسگرهای ریز غالباً یک پیکسل از عکس نهایی را ثبت می‌کند. سازندگان این سنسورها با قرار دادن فیلترهای سرخ، سبز و آبی (رنگ‌های اولیه) روی تک تک آن‌ها با استفاده از الگوهایی مانند الگوی بایر[پانویس ۱۸] می‌توانند به پردازشگرهای دوربین قابلیت آن را بدهند که با کمک الگوریتم‌های درون‌یابی (اینترپولیشن) و مقایسه ارقام ثبت شده توسط ریز سنسورهای مجاور، رنگ واقعی هر پیکسل را حدس بزنند. دوربین‌هایی که قابلیت ذخیرهٔ عکس را به صورت خام[پانویس ۱۹] دارا هستند، اجازه می‌دهند که این بخش نهایی شناسایی رنگ‌ها روی رایانه شخصی انجام شود و این به کاربران اجازه می‌دهد که آزادی بیشتری در ویرایش عکس نهایی داشته باشند.[۵۳]

یکی از خصوصیاتی که در بازاریابی دوربین‌های دیجیتال بر آن تأکید می‌شود تعداد کل پیکسل‌های یک دوربین است. این رقم که با واحدمگاپیکسل یا میلیون پیکسل شمارش می‌شود، از راه ضرب تعداد پیکسلهای افقی و عمودی یک سنسور محاسبه می‌شود.[۵۴]

برای مثال، دوربینی که حسگری دارای ۳هزار پیکسل افقی و ۲هزار پیکسل عمودی باشد، یک دوربین ۶ مگاپیکسلی خواهد بود. با وجود آنکه این رقم در برخی موارد می‌تواند شاخص خوبی برای مقایسه کیفیت تصویر دوربین‌های دیجیتال باشد، این رقم در اکثر موارد می‌تواند گمراه‌کننده نیز باشد. کیفیت نهایی یک تصویر دیجیتال مؤثر از متغیرهای بیشتری مانند نوع سنسور، مساحت سنسور، اندازه لنزهای ریز روی هر پیکسل و قدرت تمرکز لنز می‌باشد.[۵۵]

هیستوگرام
 
نمونه‌ای از یکهیستوگرام.

هیستوگرام (بافت‌نگار) به نموداری گفته می‌شود که فراوانی عناصری که در محور افقی آن قرار دارند را در محور عمودی نشان می‌دهد. هیستوگرام عکس، شدت نور را، از کمترین مقدار تا بیشترین مقدار، در محور افقی و تعداد پیکسل‌های هرکدام از آن‌ها را در محور عمودی نشان می‌دهد.

توجه به هیستوگرام، راه بسیار خوبی برای کنترل نوردهی دوربین و تصویر بوجود آمده‌است.[۵۶]

بافت‌نگار به عنوان یک عملگر کاربردی مصطلح است و یکی از ابزارهای مفید و کارآمد در دوربین‌های عکاسی دیجیتال به‌شمار می‌رود.[۵۷]

تجهیزات عکاسی

عکاسی نیز همچون دیگر هنرها و علوم، نیاز به ابزار و تجهیزات خاص خود دارد. برخی از ابزارها در ایجاد عکس نقش اساسی دارند و نبود آن‌ها فرایند عکسبرداری را ناممکن می‌سازد و بعضی دیگر به عکاس کمک می‌کنند تا علاوه بر سرعت عمل و صرفه‌جویی در زمان، تصویربهتری را نیز ثبت کند.

دوربین آنالوگ

دوربین آنالوگ طی سالیان طولانی از وضعیت ابتدایی خود که همان اتاق تاریک بود، تکمیل و به حالت فعلی درآمده‌است. اولین دوربین‌ها فاقد مسدودکننده و دیافراگم بودند. لنز آن دوربین‌ها کاملاً ابتدایی، و انحراف خطی شدید و سایه یا تاریکی در گوشه‌ها داشتند. لزوم مسدودکننده از زمانی احساس گردید که سرعت مواد حساس عکاسی (نورگیری) افزایش یافت و زمان نوردهی به کسری از ثانیه رسید. مسدودکننده‌ها در انواع مختلفی تولید شده و برای کارهای متعدد مورد استفاده قرار گرفتند.[۵۸][۵۹] مسدودکننده‌های برگی در تمامی سرعت‌های فلاش کارایی داشتند، ولی سرعت آن‌ها کم بود.[۶۰]

 
یک مسدودکننده سطح کانونی با جهت حرکت عمودی

مسدودکننده‌های سطح کانونی هم با وجود سرعت بالا، در ثبت تصویر از سوژه‌های متحرک، بسته به جهت حرکت پره‌ها (افقی یا عمودی) تصویر را دچار اعوجاج می‌کردند. با ورود عکاسی به جامعه و دنیای خبر و ورزش، طلب برای سرعت‌های بالای مسدودکننده، برای ثبت وقایع سریع افزایش یافت. سرانجام کارخانهمینولتا در سال ۱۹۹۸ دوربین ماکسیوم ۹ خود را با سرعت مسدودکننده ۱/۱۲۰۰۰ ثانیه به جهان معرفی کرد، که خود انقلابی در این زمینه محسوب می‌شود.[۶۱]

فیلم

فیلم عکاسی که عمده تاریخ عکاسی مربوط به پیدایش و تکامل آن می‌باشد، یک سطح حساس عکاسی است که از شیشه‌های کلودیونِ تر شروع و تا ورق شفاف پلاستیکی که از جنس پلی‌استر یا نیترو سلولوز یا سلولوز استات است ادامه پیدا کرده‌است. این ورق با یکی از هالیدهای نقره که اکثراً برومور نقره و یک ماده ژلاتینی که برای چسباندن نمک مورد نظر بر سطح ورقه پلاستیکی ساخته شده، بوجود می‌آید.

فیلم عکاسی دارای انواع گوناگونی است. از فیلم‌های عادی نور روز تا ریورسال‌های نور شب.[۶۲]

دوربین دیجیتال[ویرایش]

دوربین دیجیتال یک دستگاه الکترونیکی است که برای گرفتن عکس و ذخیرهٔ آن، به‌جایفیلم عکاسی از حسگرهای حساس به نور معمولاً از دستگاه جفت‌کنندهٔ بار (CCD) یانیم‌رسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS) استفاده می‌کند و تصویر گرفته شده توسط سنسور، طی چند مرحله برای استفاده به حافظهٔ دوربین فرستاده می‌شود.[۶۳]

دوربین‌های دیجیتال همانند دوربین‌های آنالوگ دارای یک منظره‌یاب، لنز برای کانونی کردن تصویر بر روی یک وسیله حساس به نور، وسیله‌ای برای نگهداری و انتقال چند تصویر گرفته شده در دوربین و یک جعبه در بر گیرنده تمام این تجهیزات می‌باشد.

در دوربین دیجیتال فرایند ثبت تصویر با استفاده از حسگر تصویر در حافظه انجام می‌گیرد و اجازه می‌دهد که تصاویر در شکل دیجیتال ذخیره شوند و به سرعت و بدون نیاز به عملیات خاصی (نظیر عملیات شیمیایی بر روی فیلم) در دسترس باشند.[۶۴][۶۵]

لنز[ویرایش]

 
مثالی کاربردی از رابطهٔزاویه دید و فاصله کانونی

لنز استوانه‌ای حاوی مجموعه‌ای از عدسی است که نور را از خود عبور داده و به درون دوربین هدایت می‌کند و باعث می‌شود که تصویر به صورت واضح بر روی فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر منعکس شود.[۶۶][۶۷]کیفیت عکس، بیش‌تر به لنز بستگی دارد تا دوربین. لنز دوربین‌های کامپکت قابل تعویض نیستند، اما لنزدوربین‌های تک‌لنزی بازتابی (SLR) قابل‌تعویض‌اند.[۶۸]

قدرت و کیفیت لنزها به عوامل گوناگونی بستگی دارد که مهم‌ترین آن‌ها فاصله کانونی و عدد دیافراگماست. فاصله کانونی بر حسب میلی‌متر است و معرف زاویه دید لنز است. هرچه فاصله کانونی لنز کمتر باشد، لنز زاویه دید بازتری دارد و به اصطلاح لنز، وایدتر است و هرچقدر فاصله کانونی بیش‌تر باشد زاویه دید کوتاه‌تر خواهد بود.[۶۹][۷۰]

انواع لنز به شرح زیر است:

لنزهای متداول

نوع لنزفاصله کانونیکاربرد
لنز سوپر واید کمتر از ۲۱ میلی‌متر عکاسی از مناظر و عکاسی معماری[۷۱]
لنز واید بین ۲۱ تا ۳۵ میلی‌متر عکاسی از طبیعت و عکاسی معماری[۷۲]
لنز نرمال بین ۳۵ تا ۷۰ میلی‌متر عکاسی روزمره و معمولی[۷۳]
لنز تله کوتاه بین ۷۰ تا ۲۵۰ میلی‌متر عکاسی پرتره[۷۴]
لنز تله بلند بیش‌تر از ۳۰۰ میلی‌متر عکاسی حیات وحش و عکاسی ورزشی[۷۵]

افزون بر لنزهای متداولی که نام برده شد، لنزهای دیگری نیز وجود دارد که کاربردهای ویژه و خاصی دارند:[۷۶]

لنزهای ویژه

نوع لنزویژگیکاربرد
لنز ماکرو بزرگنمایی زیاد عکاسی ماکرو[۷۷]
لنز چشم ماهی زاویه دید ۱۸۰ درجه و فاصله کانونی ۶ تا ۱۶ میلی‌متر ایجاد جلوه‌های ویژه تصویری
لنز اصلاح پرسپکتیو قابلیت چرخش به جوانب یا بالا و پایین عکاسی معماری[۷۸]
مبدل‌ها

در دوربین‌های غیر SLR، نمی‌توان لنز را عوض کرد و در نتیجه، بزرگنمایی لنز محدود به بزرگنمایی اولیهٔ دوربین عکاسی خواهد بود. در دوربین‌های SLR امکان تعویض لنز وجود دارد ولی هزینهٔ آن زیاد است. روش دیگر این است که برای تغییر محدودهٔ بزرگنمایی و فاصله کانونی از مبدل استفاده کرد؛ مبدل‌ها انواع مختلف و کارکردهای گوناگونی دارند.[۷۹] که مهم‌ترین آن‌ها، مبدل‌های تله، حلقه گسترش فاصله کانونی و عدسی‌های درشت‌نما می‌باشند.

فلاش

فلاش وسیله‌ای است که جهت نورپردازی صحنه‌های تاریک و کم نور و نقاطی که از شرایط نوری نامطلوبی برخوردارند، از آن استفاده می‌شود.[۸۰]

 
یک فلاش پیشرفتهٔ شرکت کانن.

فلاش یک منبع نور کوچک قابل حمل است که می‌تواند نوری قوی برای یک چندم ثانیه از خود بیرون دهد. فلاش‌ها معمولاً از طریق باتری یک بار مصرف یا قابل شارژ تغذیه می‌شوند ولی بعضی از آن‌ها را می‌توان از طریق یک آداپتور به برق شهر نیز وصل نمود.[۸۱]

فلاش‌ها در حالت کلی، دو نوع کاربرد دارند؛ یک کاربرد آن افزایش نور محیط در زمانی که نور اصلی برای عکاسی کافی نیست یا شرایط عکاسی را سخت می‌کند، است و کاربرد دیگر آن، اصلاح نور محیط در زمانی که نور اصلی کافی است، ولی ترکیب خوبی به وجود نمی‌آورد است.[۸۲]

فیلتر

 
چهار نمونه فیلتر مختلف.

فیلترها در عکاسی، صفحاتی از جنس شیشه، پلاستیک یا ژلاتین با قاب فلزی یا بدون قاب و به صورت ورقی هستند، که در جلوی دهانهٔ لنز یا منبع نور قرار داده می‌شوند.[۸۳][۸۴] انتهای لنز دوربین‌های تک‌لنزی بازتابی، رزوه است و می‌شود فیلتر را به آن پیچ نمود.[۸۵]

فیلترها انواع مختلفی دارند و هرکدام در شرایط خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد که از آن‌ها می‌توان بهفیلتر فرابنفش (جهت جذب پرتو فرابنفش خورشید[۸۶] و محافظ فیزیکی لنز[۸۷])، فیلتر پولارایزر (جهت تغییر در نور و تأثیر بر کنتراست رنگ‌ها[۸۸]فیلتر مادون قرمز (جهت عکاسی مادون قرمز)، فیلتر کاهنده نور(جهت کاهش شدت نور) و فیلتر اسکای‌لایت (جهت جلوگیری از نفوذ پرتو فرابنفش) اشاره کرد.[۸۹]

پایه‌ها[ویرایش]

سه‌پایه
 
یک عکاس ورزشی در حال استفاده از تک‌پایه.

سه پایهٔ عکاسی، وسیله‌ای است که می‌توان دوربین را روی آن نصب کرد و به کمک آن عکس گرفت. یک استفادهٔ سه‌پایه، جلوگیری از لرزش دوربین در نوردهی‌های زیاد است. همچنین به‌وسیلهٔ سه‌پایه می‌توان از تار شدن عکس که بر اثر تکان‌خوردن احتمالی دوربین ایجاد می‌شود، جلوگیری کرد.[۹۰]

تک پایه

تک‌پایه وسیله‌ای است که دوربین عکاسی به آن متصل می‌شود و لرزش را تا حدی از بین می‌برد. از تک پایه‌ها در عکاسی حیات‌وحش، عکاسی ورزشی، عکاسی از موزه‌ها و هنگامی که چرخش سریع دوربین در جهت افقی برای عکاسی مورد نیاز است، مانند ثبت عکس‌های پنینگ، بیشتر استفاده می‌شود.[۹۱]

اصطلاحات فنی

عمق میدان
 
نمونه‌ای از عمق میدان. فقط سرباز دوم کاملاً فوکوس شده.

عمق میدان عبارت است از گستردگی محدوده‌ای که جلوتر یا عقب‌تر از سوژهٔ اصلی، فوکوسهستند و مقدار معینی از میدان دید لنز که در آن تصاویر به‌صورت کاملاً واضح ثبت می‌شوند.[۹۲]هرچه فاصلهٔ سوژه از دوربین افزایش یابد، دیافراگم بسته تر باشد یا لنز وایدتر باشد عمق میدان نیز افزایش خواهد یافت.[۹۳]

تعادل سفیدی

تعادل رنگ سفید (به انگلیسیWhite Balance) یا تعادل رنگ عبارت است از به روند اصلاح رنگ‌ها که در این روند تن رنگ سفید که ممکن است تمایل به برخی رنگ‌های دیگر داشته‌باشد تبدیل به سفیدِ کامل می‌شود و سایر رنگ‌ها نیز به تناظر آن، اصلاح می‌شوند.[۹۴]

 
تنها بخش‌هایی از این الماس فوکوس شده‌اند.
نوردهی

به مقدار نوری که به فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر می‌رسد، نوردهی گفته می‌شود. این مقدار ترکیبی از نور موجود، عدد دیافراگم و سرعت شاتر است.[۹۵]

فوکوس

به تنظیم فاصلهٔ سوژه تا دوربین فوکوس گفته می‌شود. اشیایی که در فاصلهٔ فوکوس یا نزدیک به آن قرار داشته باشند واضح و سایر اشیاء، محو می‌شوند.[۹۶]

 
تأثیر سرعت فیلم بر کیفیت عکس. تصویر بالا با ایزوی ۱۰۰ و تصویر پایین با ایزوی ۱۶۰۰ گرفته شده.
فاصله کانونی

فاصله کانونی، به فاصلهٔ مرکز اپتیکی لنز و مرکز کانونی آن گفته می‌شود. این فاصله معمولاً برابر با فاصله فاصله مرکز اپتیکی و سنسور است و تغییر فاصله کانونی باعث افزایش یا کاهش بزرگنمایی می‌شود.[۹۷]هنگام افزایش بزرگنمایی روی یک شی، فاصله کانونی عوض می‌شود و هر چه سوژه دورتر باشد فاصلهٔ کانونی بیشتر می‌شود. در شرایط یکسان عکسی که با فاصله کانونی کمتر گرفته شده باشد، کیفیت بهتری دارد.[۹۸]

حساسیت فیلم

حساسیت فیلم یا ایزو عددی است که جهت اندازه‌گیری حساسیت فیلم عکاسی یا حسگرهای الکترونیکی استفاده می‌شود. در دوربین آنالوگ هرچه حساسیت فیلم بیش‌تر باشد نیاز به نور کمتری خواهد بود ولی کیفیت عکس‌ها نیز کاهش پیدا می‌کند. در دوربین دیجیتال، حساسیت دوربین، مقدار تقویت خروجی حسگر را تعیین می‌کند. هرچه خروجی بیشتر تقویت شود، نیاز به نور کمتر خواهد بود ولی افزایش تقویت، باعث افزایش نویز و در نتیجه کاهش کیفیت می‌شود.[۹۹] این سرعت‌ها را معمولاً با اعداد ۱۰۰٬۲۰۰٬۴۰۰٬۸۰۰٬۱۶۰۰٬۳۲۰۰ نمایش می‌دهند که در آن عدد بزرگتر نمایانگر سرعت بالاتر است.

زاویه دید

زاویهٔ دید، زاویه‌ای است که لنز می‌تواند صحنهٔ روبه‌روی خود را ببیند؛ اگر خطی فرضی از لنز به دو انتهای منظره‌ای که دیده می‌شود ترسیم کنیم، زاویهٔ بین این دو خط، زاویهٔ دید خواهد بود.[۱۰۰] زاویهٔ دید را فاصلهٔ کانونی مشخص می‌کند و هرچه فاصلهٔ کانونی بیشتر شود، زاویهٔ دید کوچک‌تر و هرچه فاصلهٔ کانونی کمتر بشود، زاویهٔ دید بزرگ‌تر می‌شود.[۱۰۱]

ترکیب‌بندی

 
یک عکس با ترکیب‌بندی و خطوط راهنمای مناسب

عکاسی مشتمل بر دو بخش هنر و مهارت است. ترکیب‌بندی از یک‌سو با مسائل زیبایی‌شناسی سر و کار دارد؛ اینکه چگونه می‌توان تصاویر زیباتری بوجود آورد و از سوی دیگر، ترکیب‌بندی می‌تواند در بیان ایدهٔ عکاسی نیز مؤثر باشد و به عنوان مثال عکاس می‌تواند با ترکیب‌بندی مناسب، قسمت‌های مهم تصویر را برجسته کند و توجه بیننده را به قسمت‌هایی جلب کند که هدف اوست. در واقع ترکیب‌بندیعبارت است از قراردادن اجزای عکس در کنار یکدیگر.[۱۰۲] قسمت زیادی از عکاسی، بدون دوربین است؛ عکاس باید بیندیشد، ریزبین و نکته‌سنج باشد و از همه مهم‌تر، دغدغه داشته‌باشد و پیش از عکسبرداری، صحنه را به خوبی در ذهنش مجسم کند.[۱۰۳]

نسبت یک‌سوم
 
این عکس با استفاده ازنسبت یک‌سوم کادربندی شده.

قسمت‌های مختلف کادر از نظر بصری، ارزش یکسانی ندارند، برخی قسمت‌ها توجه بیش‌تری را جلب می‌کنند و به همین دلیل باید از آن‌ها استفادهٔ بیش‌تری کرد. قرار گرفتن عناصر مهم تصویر در محل برخورد خطوط افقی و عمودی که تصویر را به سه قسمت تقسیم می‌کنند، بیش‌ترین توجه را جلب می‌کند.[۱۰۴]اگر طول و عرض عکس، با استفاده از خطوط فرضی به سه قسمت تقسیم شوند، این خطوط در چهار نقطه که به آن‌ها نقاط طلایی گفته می‌شود یکدیگر را قطع می‌کنند و بهتر است موارد کلیدی و مفهومی تصویر، بر روی این نقاط و خطوط ثبت شود. زیرا قرار دادن سوژه روی این نقاط تلاقی، باعث ایجاد هماهنگی و جلب توجه بیش‌تر می‌شود.[۱۰۵]

نقطهٔ کانونی و خطوط راهنما

نقطهٔ کانونی قسمتی از سوژهٔ اصلی عکس و اولین نقطه‌ای است که نگاه بیننده را به خود جلب می‌کند. هر عکس باید یک نقطهٔ کانونی اصلی داشته باشد. عکس‌هایی که یکدست هستند و هیچ قسمتی از آن‌ها گیرایی و کشش بیش‌تری نسبت به سایر بخش‌ها ندارند، معمولاً عکس‌های خوبی نیستند و نمی‌توانند ارتباط خوبی با بیننده برقرار کنند.[۱۰۶]

عکس می‌تواند چند نقطهٔ کانونی فرعی هم داشته باشد تا بعد از اینکه نگاهِ بیننده متوجهٔ نقطه کانونی اصلی شد، توجه او را به سمت خود جلب کنند. همچنین، عکس باید نگاه بیننده را هدایت کند؛ نگاه از نقطه کانونی شروع می‌شود و با کمک خطوط راهنما به قسمت‌های دیگر عکس کشیده می‌شود.[۱۰۷]

در بسیاری از مناظر عناصری وجود دارند که می‌توانند خطوطی راهنما باشند. نرده‌ها، خط افق، درختان و بسیاری دیگر از عناصر این‌چنینی، می‌تواند مورد استفادهٔ عکاس قرار گیرد.[۱۰۸]

انواع عکاسی

عکاسی معماری
 
نگاره‌ای از پرش یک دختر از روی صخره با استفاده از تکنیک عکاسی بهم‌چسباندن نگاره‌هاو با استفاده از نرم‌افزار متن‌باز و رایگان هاگین که برای ساخت عکس‌های حرفه‌ای و سراسرنما از عکس‌های جداگانه کاربرد دارد.
 
نمونه‌ای از عکاسی معماری، بنای کولوسئوم.

عکاسی معماری، شاخه‌ای از عکاسی است که در آن از آثار معماری و ساختمان‌ها عکسبرداری می‌شود.[۱۰۹]

در عکاسی معماری، دو فاکتور زاویه دید و نوع لنز مهم‌اند، زیرا معمولاً آثار معماری بزرگ هستند و عکاس هم نمی‌تواند به اندازهٔ کافی از آن‌ها فاصله بگیرد؛ به همین دلیل لازم است که زاویهٔ دید لنز زیاد باشد، یعنی فاصله کانونی کم باشد تا عکاس بتواند همهٔ ساختمان و بنا را در کادر جا دهد.[۱۱۰]

عکاسی اجسام بی‌جان

عکاسی اجسام بی‌جان شاخه‌ای از هنر عکاسی است که به ثبت تصویر از اشیاء بی‌جان و معمولاً غیر متحرک و اشیاء محیط پیرامون می‌پردازد. عکاسی از اجسام بی‌جان در حقیقت جزو سبک‌های مشکل عکاسی محسوب می‌شود، عکاسان این سبک باید توانایی نورسنجی دقیق را داشته و از ذوق ترکیب‌بندی بالایی برخوردار باشند. هدف اصلی در عکاسی طبیعت بی‌جان، بیان ایده و مفهومی خاص، به ساده‌ترین و روشن‌ترین شکل ممکن است.[۱۱۱]

وجه تمایز اصلی این سبک با سایرسبک‌ها، در حقیقت به چیدمان صحنهٔ عکس مربوط است؛ چیدمان در حقیقت همان چیدن صحنه عکس و ساختن صحنه است؛ در این سبک، عکاسان در حقیقت بیشتر عناصر عکس را می‌سازند تا اینکه صرفاً سرگرم عکاسی باشند.[۱۱۲]

عکاسی نجومی
 
نمونه‌ای از عکاسی نجومی.

عکاسی نجومی شاخه‌ای از عکاسی است که به وسیلهٔ تلسکوپ و با روش‌های مختلف از ستارهها و سیارات عکسبرداری می‌کند. زمان نوردهی این عکس‌ها معمولاً از چند دقیقه تا چند ساعت، متفاوت است. البته با دوربین عکاسی و با هر لنزی می‌توان از ستاره‌ها و سیاره‌های نزدیک عکس گرفت.[۱۱۳] در این نوع عکاسی استفاده از سرعت B برای نوردهی طولانی متداول است.

عکاسی ورزشی

عکاسی ورزشی، شاخه‌ای از عکاسی است که در آن از صحنه‌های ورزشی و ورزشکاران عکسبرداری می‌شود. در این نوع عکاسی، تجهیزات و ابزارها نقش مهمی دارند زیرا سوژه متحرک است و عکاس هم از صحنه دور است بنابراین داشتن لنزهای قدرتمندی همچون تله و زوم لازم است. همچنین دوربین هم باید قابلیت استفادهٔ پیاپی شاتر را داشته باشد.[۱۱۴]

 
نمونه‌ای از عکاسی پرتره،محمد مصدق.
عکاسی پرتره

عکاسی پرتره، شاخه‌ای از عکاسی است که در آن از چهرهٔ انسان عکسبرداری می‌شود. عکاسی پرتره انواع مختلفی دارد، اما در همهٔ آن‌ها تمرکز عکس بر روی چهرهٔ اشخاص است. پرتره تنها یک عکس ساده نیست، بلکه نمایانگر افکار، اخلاق و خصوصیات فردی سوژه است.

معمولاً فاصله‌های کانونی لنزهای مورد استفاده برای عکاسی پرتره بخاطر بار روانی لنزهای واید و نرمال، از دو برابر نرمال به بالا و بخاطر کاهش شدید عمق میدان وضوح در لنزهای تله بلند، کمتر از چهار برابر لنز نرمال است.[۱۱۵] بهتر است عکس‌های پرتره را با عمق میدان کم (یعنی با دیافراگم باز) تهیه کرد تا پس زمینه محو شده و سوژه با تأکید بیشتری دیده شود.[۱۱۶]

عکاسی از طبیعت
 
نمونه‌ای از عکاسی طبیعت.

عکاسی طبیعت به شاخه‌ای از عکاسی گفته می‌شود که گیاهان، جانوران، کوه‌ها یا صخره‌ها به نحوی ثبت شده باشند که در آن هیچ گونه اثر مستقیم یا غیر مستقیمی از حضور انسان دیده نشود، گیاهان پرورش داده شده از سوی انسان، راه‌ها، حیوانات اهلی یا حیوانات وحشی خارج از محیط زیست اصلی خود، هیچ‌یک در عکس طبیعت نباید حضور داشته باشند.[۱۱۷]

عکاسی حیات‌وحش
 
نمونه‌ای از عکاسی حیات وحش، یک یوزپلنگ.

عکاسی حیات وحش، شاخه‌ای از عکاسی است که در آن از حیوانات و جانوران عکسبرداری می‌شود. عکاسی در این سبک، نیاز به دانش بالا و تجربهٔ فراوان در زمینهٔ عکاسی و آشنایی با رفتار حیوانات گوناگون دارد. عکاسان باید توان اثبات طبیعی بودن تصاویر را داشته باشند.[۱۱۸]عکس از حیوانات در باغ وحش، حیوانات دست آموز و اهلی شده و سایر موارد مشابه عکس طبیعت محسوب نمی‌شوند.[۱۱۹]

در این نوع عکاسی، دهانهٔ باز لنز برای دستیابی به سرعت بالا و ثبت سوژهٔ در حال حرکت و محو کردن پس زمینه استفاده می‌شود. همچنین عکاسان حیات‌وحش، از لنز تله استفاده می‌کنند بنابراین عکاسان حیات وحش احتیاج به سه‌پایه دارند. آن‌ها همچنین برای این که بتوانند به حیات وحش نزدیکتر شوند احتیاج به وسایلی برای استتار دارند.[۱۲۰]

عکاسی از مناظر

عکاسی از مناظر، به عکاسی از جهان پیرامون می‌پردازد، حضور انسان یا عناصر انسانی، در این سبک محدودیتی ندارد. توانایی در دیدن زیباترین ترکیب بندی در منظره و تصور آن که در چاپ نهایی چگونه به نظر می‌رسد و همچنین انتقال الهام عکاس به بیننده از مهمترین ماهیت‌های عکاسی منظره است. برای عکاسی از چشم‌اندازها، عکاسان معمولاً از لنز واید، سه‌پایه و بسته‌ترین دیافراگم (۱۱ تا ۲۲) برای به‌دست‌آوردن بیشترین عمق میدان استفاده می‌کنند.[۱۲۱]

عکاسی خبری
 
نمونه‌ای از عکاسی خبری.

عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم به عکس‌هایی گفته می‌شود که پیام و هدف اصلی آن‌ها خبررسانی است. عکاسان خبری، همان نویسندگان مقاله و مخبران خبر به وسیله تصویر یا همان عکس هستند.[۱۲۲] عکاسی خبری هنری است که برای قصه‌گویی عکاسانه به کار گرفته می‌شود تا زندگی را مستند کند. فتوژورنالیسم ما را به عکس‌هایی ارجاع می‌دهد که یک داستان را بیان می‌کند. در فتوژورنالیسمم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد. در فتوژورنالیسمم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری می‌کنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.[۱۲۳]

عکاسی شب
 
عکاسی از بازتاب برج ایفلدر آب، نمونه‌ای از عکاسی در شب

عکاسی در شب، به عکاسی در فضای آزاد در ساعات شب گفته می‌شود. در عکاسی شب، معمولاً از دیافراگم‌های بسته و زمان‌های نوردهی طولانی استفاده می‌کنند. البته در این حالت عمق میدان کم می‌شود. در این حالت، نقاط نورانی متحرک به‌صورت خطی نورانی و کشیده در صفحهٔ حساس عکاسی ثبت می‌شوند. اما اگر مدت نوردهی افزایش یابد، نویز تصویر نیز زیاد می‌شود.[۱۲۴]

عکاسی ماکرو

عکاسی ماکرو شاخه‌ای از عکاسی است که از نمای نزدیک و بطور معمول از سوژه‌های کوچک عکسبرداری می‌کند. بطور کلاسیک، سوژهٔ موجود در یک تصویر ماکرو بزرگ‌تر از اندازهٔ آن در طبیعت است. به هر شکل امروزه تصویر برداری ماکرو، تهیه تصویر از سوژه در ابعاد بزرگتر و واضح‌تر از آن چیزی است که در حیات دیده می‌شود.[۱۲۵]

عکاسی صنعتی

عکاسی صنعتی یکی از شاخه‌های عکاسی می‌باشد که به سفارش یک سازمان صنعتی صورت می‌پذیرد و به ثبت فرایندهای تولید، محصولات، سازمان کار، کارکنان یا تجهیزات سازمانی می‌پردازد. عکس صنعتی ممکن است با مقاصد داخلی (به عنوان مثال اداری یا روابط صنعتی) یا خارجی (به عنوان مثال تبلیغات یا روابط عمومی) بکار گرفته شود.

تکنیک‌های عکاسی

ضد نور
 
یک تصویر ضدنور از بازی والیبال.

ضد نور (به فرانسویSilhouette) تکنیکی است که در آن منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قوی‌ترین حالت به دلیل تندی نور، سایه‌ای از سوژه بر روی عکس ایجاد می‌شود.[۱۲۶] زیباترین حالت زمانی پیش می‌آید که خورشید در حال طلوع یا غروب است و پس‌زمینه به رنگ نارنجی یا زردمشخص می‌شود.[۱۲۷] عکاسی ضدنور یکی از روش‌های انتقال اندوه، احساس و حالت‌های عاطفی به بیننده است. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکس‌ها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد، اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکل‌گیری قدرت تخیل بیننده می‌شود.[۱۲۸]

اچ‌دی‌آر (HDR)
 
یک تصویر HDR.

تصویربرداری دامنه دینامیک بالا (به انگلیسیHigh Dynamic Range Imaging) یا HDR به مجموعه‌ای از تکنیک‌هایی گفته می‌شود که نسبت به روش‌های معمول، امکان وجود دامنه دینامیک روشنایی بیشتری بین نقاط تاریک و روشن را فراهم می‌کنند.[۱۲۹] عکس‌های اچ‌دی‌آر با ترکیب چند عکس به وجود می‌آیند؛ برای هر عکس اچ‌دی‌آر، باید چند عکس با کادر کاملاً یکسان تهیه کرد (معمولاً ۳ یا ۵ عکس) و هر عکس باید با نوردهی خاصی گرفته‌شده باشد؛ به این ترتیب که یک عکس با نوردهیمعمولی و بقیهٔ عکس‌ها با نوردهیهای کمتر و بیشتر.

هدف از عکاسی اچ‌دی‌آر، افزایش محدودهٔ دینامیکی است و با ترکیب محدوده دینامیکی محدود عکس‌ها، به عکسی با محدوده دینامیکی بزرگ، که اچ‌دی‌آر نامیده می‌شود دست پیدا می‌کنیم.[۱۳۰]

پنینگ
 
یک تصویر پنینگ از خودروی در حال حرکت.

پنینگ (به انگلیسیPanning) یا کنارگردی دوربین، نام تکنیکی در عکاسی می‌باشد که برای نشان دادن تحرک سوژه‌ها به کار می‌رود. پنینگ در حقیقت به حرکات افقی، عمودی یا چرخشیِ یک تصویر ثابت یا ویدئو اشاره دارد. در این تکنیک یا سوژهٔ اصلی متحرک است که آن را از محیط ثابت اطرافش مجزا می‌کند یا سوژه ثابت است و دوربین حرکت می‌کند که عکاسی هر دو حالت منجر به القای حس تحرک در عکس می‌شوند. کاهش سرعت شاتر باعث بیشتر نمایان شدن تحرک در عکس می‌گردد.[۱۳۱]

عکسبرداری به این شیوه کار مشکلی است. زیرا باید سرعت شاتر مناسبی انتخاب شود و سرعتشاتر مناسب، بستگی به سرعت سوژه دارد. از طرف دیگر، باید چرخش یا حرکت دوربین هم کاملاً مناسب باشد و در غیر این صورت سوژه هم محو می‌شود؛ یک ابزار مناسب برای این تکنیک، تک‌پایه است.[۱۳۲]

مادون قرمز
 
یک تصویر مادون قرمز. رنگ سبزدرخت، به رنگ سفید تبدیل شده.

عکاسی مادون قرمز (به انگلیسیInfrared photography) تکنیکی است که هنگام عکسبرداری، قسمت مرئی نور حذف شده و فقط پرتوهای مادون قرمز ثبت می‌شوند. رفتار انعکاسی مادون قرمز با نور مرئی فرق دارد و چون چشم انسان مادون قرمز را نمی‌بیند، عکس‌هایی به وجود می‌آید که در واقعیت دیده نمی‌شوند. نمونه‌ای از تفاوت‌ها، انعکاس گیاهان است که در عکاسی مادون قرمز، به رنگ سفید ثبت می‌شوند.[۱۳۳]

برای عکاسی مادون قرمز به فیلتر مادون قرمز نیاز است. این فیلتر نور مرئی را حذف می‌کند و فقط نور مادون قرمز را از خود عبور می‌دهد.[۱۳۴]

سراسرنما

سراسرنما (به انگلیسیPanorama) تکنیکی است که سبب ایجاد عکس‌هایی با فضای وسیعتری نسبت به عکس‌های معمولی می‌شود. نحوهٔ ساخت آن‌ها چنین است که با کنار هم قرار دادن تعدادی عکس معمولی به‌وجود می‌آیند. در این تکنیک، باید عکس‌های بیش‌تری از صحنه ثبت کرد و سپس با استفاده از نرم‌افزار آن‌ها را به‌هم چسباند. تعداد عکسی که برای ثبت یک عکس سراسرنما لازم است، بستگی به فاصله کانونی دارد. هرچه فاصله کانونی بیش‌تر باشد، (یعنی بزرگنمایی بیش‌تر و زاویه دید کمتر) در هر عکس قسمت کمتری از صحنه جای می‌گیرد و در نتیجه، باید عکس‌های بیش‌تری گرفت.[۱۳۵]

یک سراسرنما از شهر تاریخی کلن آلمان در کنار رود راین

رکورد بزرگترین عکس جهان

در می ۲۰۱۵ (خرداد ۱۳۹۴) یک تیم پنج‌نفره از عکاسان پس از دو هفته کار در ارتفاع ۳۵۰۰ متری و سرمای منهای ده درجه و ۳۵ ساعت عکسبرداری بدون وقفه، بزرگترین عکس دنیا به حجم ۳۶۵ گیگاپیکسل را از کوه مون‌بلان تهیه کردند.[۱۳۶] این عکس ۳۶۰ درجه (سراسرنمایا پانوراما) از ترکیب هفتاد هزار عکس تشکیل شده‌است. اگر این عکس چاپ شود به اندازه یک زمین فوتبال خواهد بود. مجموع تصاویر که ۴۵ ترابایت حجم داشت پس از دو ماه کار با استفاده از کامپیوترهای پرقدرت آماده شد. سرپرست این تیم عکاس ایتالیایی فیلیپو بلینیی بود و تیم او برای عکسبرداری از سه دوربین کانن استفاده کردند که یکی از آن‌ها به یک بازوی روبوتی مجهز بود. رکورد پیشین متعلق به عکسی از لندن بود که در سال ۲۰۱۲ ار بالای برج مخابرات (BT) این شهر گرفته شده بود و ۳۲۰ گیگاپیکسل بود.[۱۳۷]

تحصیل در رشتهٔ عکاسی

رشتهٔ عکاسی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در بسیاری از دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، دانشجویان این رشته بازیبایی‌شناسی، تاریخ عکاسی، هنر، تکنیک و روش‌های مختلف عکاسی آشنا می‌شوند. وجود عکس درتبلیغات، صنعت، روزنامه‌نگاری، مقاله‌نویسی، در زمینه‌های مختلف علوم پزشکی، فیزیک، جانورشناسی، سینما، نجوم، سند تاریخی، اجتماعی و خبررسانی کاربرد بی‌سابقه دارد و به عبارت دیگر، عکس شیوهٔ دیگر دیدن است. زمان تدریس هر واحد درسی نظری ۱ ساعت در هفته، عملی ۲ ساعت در هفته و کارگاهی ۳ ساعت در هفته است.[۱۳۸]

فارغ‌التحصیلان این رشته توانایی‌های متنوعی همچون خدمت در نهادهایی مانند خبرگزاری‌ها و نشریات، به عنوان خبرنگار عکاس، کار در زمینه‌های تخصصی عکاسی در کنار کارشناسان علوم و فنون و هنرها، کار در زمینهٔ عکاسی هنری و استفاده از هنر عکاسی به عنوان وسیلهٔ ایجاد ارتباط با مخاطب و کار آموزشی و تحقیقاتی در زمینه عکاسی را خواهند داشت.[۱۳۹]

منابع

تعداد بازدید از این مطلب: 710
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : جمعه 28 ارديبهشت 1397
نظرات

سبک های عکاسی؛ از عکاسی مد تا عکاسی شب

سبک های عکاسی؛ از عکاسی مد تا عکاسی شب

۱ - عکاسی مد

عکاسی مد یکی از پر سودترین انواع آن است. عکس‌ها یکی از مؤثرترین راه‌های ارتباطی در جهان مد هستند. در اینجا برای جلب توجه بیشتر به لباس‌ها و لوازم تزئینی از عکاسی استفاده می‌شود. مدل‌ها منحصرا برای به نمایش گذاشتن محصولات در بهترین حالت ممکن انتخاب می‌شوند. رسالت عکاسان مد روز ایجاد نگاهی خاص به محصولات است؛ فارغ از اینکه عکس‌ها در محیطی طبیعی یا در استدیو گرفته شوند. معمولا این عکس‌ها، راه خود را به مجلات پیشرو در حوزه مد باز می‌کنند. این مجلات نیاز مردمی که علاقه‌مند به آخرین تغییرات روز درباره لباس‌ها و لوازم تزئیناتی هستند را تامین می‌کنند.

عکاسی مدعکاسی مد

۲ - عکاسی تبلیغاتی

این سبک درباره بهترین راه ایجاد فضای مناسب برای برجسته کردن محصولی است که تبلیغ می‌شود. عکاسان این رشته به طور کلی ذهنی پر از تصاویر و ایده‌های متفاوت دارند. برخی اوقات شرکت‌های طراحی نیز به منظور رسیدن به نتایجی مشخص‌تر، عکاسان را راهنمایی می‌کنند که این عکس‌ها همواره با هماهنگی شرکت تبلیغاتی برنامه‌ریزی می‌شوند.

عکاسی تبلیغاتیعکاسی تبلیغاتی

۳ - عکاسی اشیاء

عکاسی اشیاء درباره ثبت اشیایی است که برای ایجاد یک ترکیب خاص، به عمد در کنار یکدیگر قرار داده شده‌اند. این شکل از هنر عکاسی نیازمند توانایی و درک بالای عکاس از ترکیب‌بندی و نورپردازی است. عکاسان این سبک توانایی ایجاد بافت‌های متفاوت و همچنین اضافه کردن اشیاء مختلف برای جذابیت بخشیدن به یک ترکیب غیرطبیعی را دارند.

عکاسی اشیاعکس از میوه ها

۴ - عکاسی عروسی

عکاسی عروسی رشته‌ای ویژه در این هنر است که مختص ثبت لحظات خاطره‌انگیز عروسی به انواع و اقسام روش‌های خلاقانه است. یک عکاس می‌تواند رویکردی متفاوت در قبال هر کدام از عروس یا داماد در این مقوله داشته باشد. در حالی که برخی ترجیح می‌دهند از فیگور‌های سنتی استفاده کنند، بعضی‌ها هم مبنای عکس خود را صرفا معطوف به لحظه و اتفاقات آنی آن می‌کنند.

همچنین عکاسان می‌توانند در صورت موافقت مشتری تصاویری بسیار شیک (شبیه عکاسی مد) با تم‌های خاص بگیرند. موارد بسیاری مانند عروسی‌های پر زرق و برق وجود دارند که عکس‌ها به طور اختصاصی در استدیوها گرفته می‌شوند. امروزه، بسیاری از مردم که به دنبال کشف ایده‌های جدید هستند؛ راه را برای عکاسان حرفه‌ای این رشته به منظور خلاقیت بیشتر باز کرده‌اند.

عروسعروسی

۵ - عکاسی هنرهای زیبا

این گرایش عکاسی درباره تصاویری است که خود نمایانگر یک اثر هنری هستند. تصاویری بسیار خلاقانه که جذابیتی انتزاعی دارند. بنابراین این عکس‌ها را می‌توان معادل بیان افکار و احساسات یک هنرمند روی بوم نقاشی دانست. این سبک از عکاسی، منحصر به اهداف تجاری نیست و در عین حال می‌تواند کاربرد زیادی در حرفه‌های خلاقانه داشته باشد. یک عکاس هنرهای زیبا باید توانایی نگاهی فراتر از ظواهر بدیهی داشته باشد.

عکس انتزاعی

۶ - عکاسی طبیعت

رسانه‌های زیادی در پی این عکاسان هستند. آثار این نوابغ خلاق را می‌توان در مجلات معتبری مانند نشنال جئوگرافیک دید. عکاسی طبیعت دارای زیر مجموعه‌های مختلفی است:

عکاسی منظره

این عکس‌ها به طور عمده زیبایی‌های طبیعی یک مکان را برجسته می‌کنند مانند : بیابان‌ها، کوه‌ها، آبشار‌ها و ...

عکس از منظره

عکاسی حیات وحش

عکاسان متخصص حیات وحش ساعت‌ها وقت خود را برای ثبت تصاویری ناب از حیوانات با پس‌زمینه طبیعت سپری می‌کنند. در این مورد خاص عکاس باید به معنای واقعی عاشق حیوانات باشد و آگاهی کاملی از طبیعت وحشی داشته باشد.

حیات وحش

عکاسی زیر آب

شکلی جذاب از هنر عکاسی است که به کاوش دنیایی کاملا جدید در اعماق آب‌های آبی می‌پردازد. اینکار بسیار چالش برانگیز است، چرا که عکاس باید تسلط کافی به شنا و غواصی داشته باشد تا بتواند بهترین عکس‌ها را در حین عکاسی زیر آب‌های آبی ثبت کند.

عکاسی از کوسه ها

عکاسی دریا

ثبت تصاویر طبیعت در اکثر حالات آن برای علاقه‌مندانش هیجان‌انگیز خواهد بود. عکاسی که خود را وقف این شکل از هنر عکاسی کرده است باید همواره منتظر آشکار شدن زیبایی دریا باشد. در اینجا منظور شکار حالت‌های متفاوت اقیانوس در زمان‌های مختلف روز یا حتی فصول متفاوت است.

تصویر دریا

عکاسی ابرها

این شکل از عکاسی به گرفتن تصاویر مختلف از فرم‌های متفاوت ابرها اختصاص دارد. عکاسی سیاه و سفید در این شاخه از عکاسی می‌تواند به شکلی خلاقانه استفاده شود.

عکس ابر

۷ - عکاسی در سفر

عکاسی در سفر شامل ثبت تصاویر از منظره‌های خاص یا مردم کشورهای مختلف است. عکاس این رشته از آداب و رسوم مکان‌های مختلف تصویربرداری می‌کند.

عکس راهب ها در غروب آفتابعکس یه مراسم سنتی هند

۸ - عکاسی معماری

همان طور که از نامش پیدا است درباره عکاسی از فرم‌های مختلف معماری با نورپردازی ‌های متفاوت است. این نوع عکاسی نیازمند فردی است که علاوه بر دانش بصری تسلط کافی بر امور فنی نیز داشته باشد.

عکس معماریعکس معماری

۹ - عکاسی پرتره

این عکاسی درباره ثبت حالت‌های متفاوت از یک شخص با تاکید بر چهره و حالت او است. در این سبک لزوما نیاز به مدل‌های حرفه‌ای نیست بلکه می‌تواند عکاسی از افراد عادی باشد. این روزها عکس‌های پرتره خانوادگی بسیار محبوب هستند. راه‌های خلاقانه زیادی وجود دارند که عکاس می‌تواند از آنها برای ایجاد پرتره‌ای خیره‌کننده استفاده کند.

عکس پرتره یک پیرمردعکس پرتره یک پیرزن

۱۰ - عکاسی خبری

عکاسی خبری روایتی از رویداد یا حادثه‌ای خاص، در قالب یک عکس است. این سبک عکاسی عمدتا توسط نشریات و برای نشان دادن آخرین خبرها استفاده می‌شود. در این مورد، تصاویر عکاس و داستان نویسنده باید مکمل یکدیگر باشند. برای مثال، اگر یک نویسنده اشاره ویژه‌ای به یک محل خاص در داستان کند، عکاس می‌تواند راه‌های خلاقانه‌ای برای گرفتن عکس از همان محل پیدا کند. عکاسی خبری را می‌توان در دسته‌های زیر طبقه‌بندی کرد:

عکاسی مستند

در اینجا، عکاس باید تصویری ارائه کند که به بهترین وجه ممکن نشان‌دهنده‌ی حادثه مورد بحث و به شکل کاملا واقع‌گرایانه باشد. عکاسان مطبوعاتی معمولا تصاویر خود را به نشریات علاقه‌مند ارائه می‌کنند. اخیرا عکاسان مطبوعاتی سراسر جهان شروع به نمایش تصاویر خود در نمایشگاه‌ها کرده‌اند.

عکس چند بچه

عکاسی خیابانی

عکاسی خیابانی مربوط به گرفتن تصاویری بی‌پرده از مکان‌های عمومی و حتی از مردم در حالتی کاملا طبیعی است. عکاس این رشته نیازمند مهارتی خاص برای معاشرت و همچنین توانایی ثبت تصاویر بدون جلب توجه مردم اطراف است. هنری کارتیه برسون (Henri Cartier-Bresson) روش جالبی برای این کار داشت. او دوربینش را بین دستمال گردن خود مخفی می‌کرد. البته مسائل حقوقی را هم باید در نظر گرفت، مکان‌هایی وجود دارند که به دلایل امنیتی این نوع از عکاسی در آنها ممنوع است.

عکس یک پیرمرد روی نیمکت

عکاسی از افراد مشهور

عکاسی از افراد مشهور در زمینه‌های مختلف، رشته‌ای دیگر از این هنر است. رسانه‌های مختلف از نشریات و مجله‌ها تا وب‌سایت‌های آنلاین از این عکس‌ها استفاده می‌کنند. راه‌های زیادی برای دسترسی به این افراد مشهور وجود دارد. در وهله اول، می توان این افراد را با یک برنامه‌ریزی دقیق به استدیو یا یک مکان در فضای باز آورد که هم طراحی از پیش تعیین شده ای برای آنجا شده است و هم مواردی از قبیل لباس، گریم و لوازم جانبی فراهم شده است.

جدای از این، عکاسانی که در این سبک تخصص دارند باید توانایی ثبت تصاویر افراد مشهور در زمان‌های مختلفی که مشغول فعالیت‌های خیرخواهانه یا در کنفرانس‌های مطبوعاتی هستند، داشته باشند. نوع سومی از این شکل عکاسی نیز وجود دارد که تحت عنوان پاپارازی (Paparazzi) شناخته می‌شود، که موضوع کاری آنها عکاسی از افراد مشهور بدون رضایت آن‌ها است. عکس‌های گرفته شده با این روش منحصربه‌فرد بوده و معمولا حق‌الزحمه بسیار بالایی دارند.

چند عکاس خبری

عکاسی ورزشی

این سبک از عکاسی به طور کامل به گرفتن بهترین عکس‌ها از انواع رشته‌های ورزشی اختصاص یافته است. عکس‌های گرفته شده عمدتا توسط ناشرین و رسانه‌های مرتبط استفاده می‌شوند. در این سبک، عکاس باید استعداد ثبت خیره کننده‌ترین تصاویر با سرعت بالای دوربین را داشته باشد. عکاسان زیادی وجود دارند که خود را کاملا وقف این سبک از عکاسی کرده‌اند.

سنگ نورد

۱۱ - عکاسی جنگ

این نوع عکاسی درباره به تصویر کشیده شدن شرایط جنگ به شکلی واقع‌گرایانه و از دید مردم درگیر در آن یا مواردی خاص و تاثیرگذار است. این سبک بسیار خطرناک است چرا که عکاسان معمولا در معرض خطر هستند و اغلب هدف گروه‌های مبارز قرار می گیرند.

تصویری از جنگ و بچهتصویری از بی خانمان های حنگ

۱۲ - عکاسی ساده و بی‌آلایش

عکاس فرانسوی هنری کارتیه (Henri Cartier-Bresson) صاحب نام در این سبک از عکاسی است که یکی از خالص‌ترین انواع عکاسی است و طبیعی‌ترین حالات و لحظات را به تصویر می‌کشد.

عکس دو کودکعکس پدر و دختر

۱۳ - عکاسی از آتش

در این شکل از عکاسی، عکاس مشغول به ثبت لحظات عملیات آتش‌نشانی است و باید مجهز به لباس‌های مخصوص باشد. هدف از این عکاسی استفاده از عکس‌ها در تحقیقات بعد از حادثه است.

عکس آتشعکس آتش

۱۴ - عکاسی پزشکی قانونی

نام دیگر آن عکاسی از صحنه جرم است. کار عکاس این رشته پوشش تمام زوایای ممکن و ارائه‌ای دقیق از صحنه جرم برای اهداف مشخص تحقیقات مرتبط است. هدف‌های این عکاسی می‌توانند هر صحنه جرم و جنایت یا حوادث باشند.

عکس صحنه جرمعکس صحنه جرم

۱۵ - عکاسی مخفی

هدف اصلی این نوع از عکاسی، گرفتن تصاویر از مردم بدون اطلاع آن‌ها است. عکاسان حرفه‌ای این رشته عمدتا از این نوع عکاسی برای مقاصد تحقیقاتی و حتی انتشار غیر اخلاقی عکس ها که منجر به مسائل مختلف قانونی می‌شوند استفاده می‌کنند. از راه‌های پرداختن به این شکل عکاسی، پنهان کردن خود عکاس یا دوربینش از هدف مورد نظر است.

مجسمه عکاسی مخفی

۱۶ - عکاسی ماکرو

این سبک از عکاسی مختص ثبت بسیار نزدیک تصویر از موضوعات مختلف است. این سبک به خصوص برای عکاسی از جزئیات موجودات زنده و طبیعت که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند استفاده می‌شود.

عکس ماکروعکاس در حال عکاسی

۱۷ - عکاسی هوایی

این رشته نیاز به یک متخصص گرفتن تصاویر از ارتفاع بالا دارد. برای ثبت این چنین تصاویری تکنیک‌های متفاوتی وجود دارد، عکاس این سبک می‌تواند از هلیکوپتر، هواپیما و به تازگی، کایت (دوربین به نقطه‌ای از کایت وصل شده و امکان عکاسی به هنگام پرواز آن در آسمان فراهم می‌شود) استفاده کند.

عکس هواییعکس هوایی

۱۸ - عکاسی از سر افراد (عکس پرسنلی)

این نوع عکاسی بر روی صورت اشخاص متمرکز بوده، اما متفاوت از عکاسی پرتره است. در این شکل خاص تصاویر به صورت کاملا طبیعی و ساده هستند به طوری که مشتری از آنها صرفا برای اهداف کاری استفاده می‌کند.

Headshot

۱۹ - عکاسی از غذا

عکاسی از مواد غذایی با توجه به تبلیغات بسیار زیاد محصولات ایجاد شده است. در این سبک هنر عکاس، جالب و جذاب‌تر جلوه دادن غذاها است.

عکس استیکعکس پیتزا

۲۰ - عکاسی نجوم

عکاسی نجوم بر گرفتن تصاویر از فضا متمرکز است. محدوده آن از سیاره‌ها به ستاره‌ها و یا هر ترکیب جذاب دیگری از آنها است. شکار تصویری شفاف از آسمان درخشان به هیچ وجه آسان نیست و امکان دارد عکاس با مشکلات زیادی برخورد کند. با این حال با ظهور فناوری‌های جدید در این زمینه، گزینه‌های نوآورانه‌ای در حال اضافه شدن به این نوع از عکاسی هستند که کار را برای عکاسان مشتاق این رشته ساده‌تر می کنند.

عکس ستارگانعکس ستارگان

۲۱ - عکاسی از بچه‌ها

عکاس این سبک قطعا باید مهارت رفتار مناسب با کودکان را داشته باشد تا بتواند بهترین حالات و لحظات آن‌ها را به ثبت برساند. عکس‌های ثبت شده برای اهداف تبلیغاتی یا حتی مصارف شخصی استفاده می‌شوند.

عکس دختر بچهعکس چند بچه

۲۲ - عکاسی سیاه و سفید

با ظهور عکاسی رنگی، عکاسی سیاه و سفید از مد افتاده است. اما این سبک گزینه‌های فراوانی را پیش روی عکاسان قرار می‌دهد. جذابیت بی‌انتهای عکاسی سیاه و سفید برای هر موضوعی قابل استفاده است. عکاسان این رشته علاوه بر ترکیب‌بندی مناسب، نور و بافت باید از آخرین تکنیک‌های روز برای ایجاد تصاویری زیبا استفاده کنند.

عکس منظره سیاه و سفیدعکس منظره سیاه و سفید

۲۳ - عکاسی دیجیتال

این شیوه مخصوص عکاسانی است که برای مخابره سریع‌تر عکس‌ها، دوربین‌های دیجیتال را به روش‌های سنتی ترجیح می‌دهند. با این حال بسیاری از عکاسان هنوز هم برای وضوح و نمایش بهتر تاریکی و روشنایی از فیلم‌های نگاتیو استفاده می‌کنند. Digital-Camera

۲۴ - عکاسی شب

عکاسان این رشته متخصص عکاسی از مناظر شب هستند. تکنیک‌های جدیدی علی‌رغم مشکلات نور کم در حال ثبت است، تکنیک‌هایی مانند نور مصنوعی یا نوردهی طولانی برای رسیدن به تصویری روشن و دقیق.

عکس شبعکس شب

گونه‌های مختلف عکاسی نشانه‌ای واضح از شکوفایی این هنر است. هنری که ترکیبی از تخصص عکاس و تکنیک‌های عکاسی است. اما به معنای واقعی برای رسیدن به کمال در این هنر بیش از همه نیازمند خلاقیت و قدرت مشاهده هستید تا بتوانید تصاویری فراتر از عکس‌های معمولی ثبت کنید.

تعداد بازدید از این مطلب: 906
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : پنج شنبه 27 ارديبهشت 1397
نظرات

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای ماندالا ساده

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

تعداد بازدید از این مطلب: 396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 26 ارديبهشت 1397
نظرات

نتیجه تصویری برای رنگ شناسي

تعداد بازدید از این مطلب: 644
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 26 ارديبهشت 1397
نظرات

در این چرخه، رنگهای دوازده گانه به سه درجه رنگی به شرح زیر تقسیم می شوند. 

از ترکیب سه رنگ اصلی قرمز (Red)، زرد (Yellow) و آبی (Blue) سایر رنگها ایجاد میگردند که اصطلاحاً به این سه رنگ، رنگهای درجه اوّل در رنگشناسی گفته می شود. 

Image



از ترکیب هر دو رنگ اصلی، رنگهای جدیدی به شرح زیر ایجاد می شود که به عنوان رنگهای درجه دوّم مصطلح هستند: 
قرمز+زرد= نارنجی 
قرمز+آبی= بنفش 
آبی+زرد= سبز 

رنگهای درجه دوّم تولید شده، مکمل رنگهای درجه اوّلی هستند که در ایجاد آنها دخالت نداشته اند، یعنی: 
رنگ سبز مکمل رنگ قرمز است. 
رنگ بنفش مکمل رنگ زرد است. 
رنگ نارنجی مکمل رنگ آبی است. 

نکته: البته باید دقّت شود که رنگهای مکمل در هنگام تولید نسبت به هیچ کدام از رنگهای اصلی تمایل نداشته و از نسبت برابری از دو رنگ اصلی برخوردار باشد، یا در واقع دارای خلوص بالائی باشد. 

رنگهای درجه سوّم از ترکیب رنگهای درجه اوّل با رنگهای درجه دوّم به دست می آیند یعنی ترکیب: 
زرد+نارنجی - قرمز+نارنجی - قرمز+بنفش - بنفش+آبی - آبی + سبز - سبز+زرد 

حالا با توجّه به اینکه رنگهای مکمل چه رنگهائی هستند، میبایست در طراحی گرافیکی خود از نسبت مناسبی از این رنگها استفاده نمائید تا هماهنگی بصری بین رنگها ایجاد گردد، به صورت علمی؛ 
وسعت سطح رنگ بنفش در طرح باید سه برابر وسعت رنگ زرد باشد تا هماهنگی بصری بین این دو رنگ برقرار شود. 
وسعت سطح رنگی آبی در طرح باید دو برابر وسعت رنگ نارنجی باشد تا از نظر بصری با آن هماهنگ شود. 
وسعت سطح رنگهای سبز و قرمز باید یکسان باشد تا توازن بصری برقرار گردد. 

Image




تعداد بازدید از این مطلب: 317
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 26 ارديبهشت 1397
نظرات

کلمه ی دیزاین از(Desighn) لاتین مشتق می شود که هم بیان کردن و مشخص نمودن و هم طراحی کردن ترجمه شده است. در زبان انگلیسی، دیزاین از لحاظ دستوری"اسم و فعل" است و هر دوی این معانی را با هم دارد. یعنی هم بیان کردن و هم طراحی کردن. در قالب مقصود، هدف و غایت را در برمی گیرد و در معنای طراحی، بیانگر به اجرا رساندن یک برنامه در قالب اسکیس، اتود، ترکیب بندی بصری و غیره است. دیزاین هر دوی این معانی را باهم در خود دارد. زیرا در اصل این دو مفهوم هم ریشه اند، یعنی اگر بخواهیم به صورت ساده دیزاین را تعریف کنیم فرمول زیر را داریم:


هدف + طراحی = دیزاین


دیزاین می تواند هم به یک فعالیت (فرایند دیزاین) و هم به نتیجه ی آن فعالیت (فرم دیزاین) اطلاق شود و همین هم باعث سردرگمی شده است؛ زیرا رسانه ها تنها فرم دیزاین را مورد بررسی قرار می دهند، هنگامی که به معرفی مبلمان، دکوراسیون داخلی، مد و لباس می پردازند، تنها به فرم دیزاین می پردازند و نه فرایندی که در پشت این فرم قرار دارد و این باعث سردرگمی افراد می شود.


دیزاین در ایران نیز به اشتباه طراحی معنی شده است، حال آنکه طراحی تنها ابزاری در دست دیزاینر است تا ایده های خود را عملی سازد. در قدیم دیزاینر و هنرمند و صنعتگر یکی بوده اند، این تفکیک مشاغل در قرون اخیر شکل گرفته است، برای همین دیزاین و دیزاینر برای ما بیگانه هستند. دیزاین شامل فعالیت ها و تخصص های متنوعی است. امروزه به دلیل تنوع طلبی مخاطبان و مصرف کنندگان و تولید بی شمار مصنوعات، حوزه ی دیزاین نیز گسترش یافته است.


تخصص های دیزاین شامل: دیزاین شهری، دیزاین منسوجات، دیزاین صنعتی، دیزاین مد، دیزاین دکوراسیون داخلی، دیزاین معماری، و دیزاین گرافیک است، که باز در هر کدام از این شاخه ها، زیرشاخه های دیزاین را داریم. برای مثال در گرافیک؛ دیزاین کتاب، دیزاین پوستر، تایپ دیزاین و غیره را داریم و در همه ی این ها دیزاین نقطه ی اشتراک است. دیزاینرها در همه ی حرفه ها فکر و ایده پردازی می کنند. دیزاینر شهرساز، شهر را برای هدف خاصی طراحی می کند، دیزاینرهای معمار ساختمان ها را در راستای هدف خاص و بر مبنای نوع مصرف آن طراحی می کنند. دیزاینر لباس، لباس را با توجه به کارکرد آن و با توجه به موقعیت استفاده از آن طراحی می کند.


دیزاین فعالیتی راه حل یاب، خلاقه، سیستماتیک وهماهنگ ساز است. دیزاینر نشانه ها، فضاها و اشیاء را طوری شکل می دهد که در راستای هدف و برنامه ای منطقی باشد و نیازهای یک برنامه را برآورده سازد. در هر مساله ای دیزاینر باید تمام محدودیت های پیش رو اعم از محدودیت فناوری، تولید و بازار را در نظر داشته باشد و میان آن ها تعادل برقرار سازد. چرا که محدودیت یکی از موضوعاتی است که دیزاینر همواره با آن درگیر است.


بر خلاف شخص هنرمند که تنها به جنبه های بصری و زیباشناسی اهمیت می دهد و به هنر به عنوان ابزار بیان شخصی می نگرد، در هر حرفه ای از دیزاین، دیزاینر به دنبال حل مساله و ارائه ی راه کارهایی برای پیش برد اهداف تعیین شده است.


دیزاینر از قلمرو زیبایی شناسی محض فاصله گرفته تا چیزی را بسازد که جوابگوی نیازهای بشر باشد. او خود را با محدودیت های اقتصادی، زیبایی شناسی، فناوری و بازرگانی وفق می دهد. بر خلاف شخص هنرمند، دیزاینر عضوی از یک تیم چند تخصصی است و باید خود را با تمام شرایط و محدودیت های گروه هماهنگ سازد و از دل این محدودیت ها بهترین راه حل را برای مساله پیدا کند.


بهترین راه حل همیشه زیباترین و خلاقانه ترین راه حل نیست."برخی ایده های خلاق ، شگفت انگیز و هوشمندانه هستند در شرایطی که برخی دیگر ساده، خوب وکاربردی بوده اما آن قدرها مورد توجه قرار نمی گیرد.

تعداد بازدید از این مطلب: 461
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود