ميرزا رضا كلهر فرزند رحيم بيك ، در سال 1245 هجري قمري ، در منطقه كلهر كرمانشاه به دنيا آمد . در آغازجواني به مقتضاي ايلي به سواري و تيراندازي متمايل گشت ، اما بعد ها به خوشنويسي روي آوردو به تهران رهسپار شد و نزد « ميرزا محمد خوانساري » تعليم خط گرفت . كلهر به سرعت از استادش پيشي گرفت و ناگزير خطوط به جا مانده از مير عماد را سرمشق قرار داد. وقتي كه آوازه او در افواه مردم پيچيد ، ناصرالدين شاه قاجار او را دعوت نمود و مدتي به شاگردي نزدكلهر مشق خط نمود. علاقه شاه به وي هيچگاه باعث نگرديد به درآمد دربار متكي گردد و با حقوق اندكي كه از راه كتابت دريافت مي داشت روزگار گذراند، تا سرانجام در سال 1310 ه، ق. بر اثر بيماري وبا درگذشت. يكي از مسائل مهم دوران كودكي ميرزا رضا كلهر ، جنگها و برخوردهاي قبيلگي و طايفه اي بود . در يكي از همين جنگها زخمي بركلهر وارد شد و باعث كم شنوايي او تا آخر عمر گرديد . اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ميرزا رضا كلهر بر اساس نظام ايلي ، از سن ده دوازده سالگي به آموختن فنون رزمي و سوار كاري پرداخت و جسم خام را در بوته ممارست آماده نمود . تحصيلات رسمي و حرفه اي : از آنجايي كه همه قبيله كلهر عالمان دين و شعر بودند از روي ميل و قريحه شخصي به مشق خط رغبت يافت و پس از چند مشقي در نزد خوشنويسان ايل كه همه از بني اعمام او بودند ، به دليل اغنا نشدن از اين فراگيري ، راهي تهران شد . وي در خط نوآموز مكتب استاد ميرزا محمد خوانساري كه او نيز شاگرد محمد مهدي تهراني بوده است تعليم خط گرفت . پس از آن به اصفهان رفت و از روي خطوط و كتيبه هاي ميرعماد در تكيه ميرفندرسكي به مشق پرداخت . خاطرات و وقايع تحصيل : از حالات منحصر به فرد ميرزا رضا كلهر اين بوده است كه وقتي به نوشتن مي پرداخت يك روز فقط در تمرين يكي از حروف الفبا همچون ح - ف - ل- ن- ي مي پرداخت و در پايان روز از ميان آن همه تمرين يك يا چند كلمه را كه نظر مشكل پسند او را جلب مي كرد انتخاب و نگهداري مي نمود . ميرزا رضا كلهر پس از استفاده از محضر اساتيد تهران ، با شنيدن اين موضوع كه در قزوين بر سر درب حمامي ، قطعه اي از مير عماد وجود دارد عزم آن دياركرد و از روي آن نكته ها آموخت و مشق ها كرد . استادان و مربيان : كلهر خط را ابتدا در نزد خوشنويسان ايل كه همه ازبني اعمام او بودند آموخت سپس به نزد ميرزا محمد خوانساري رسيد و از محضر اين استاد استفاده نمود . از وقايع و رويدادهاي بوقوع پيوسته در دوران ميانسالي ميرزا رضا كلهر ، مي توان احضار وي از سوي ناصرالدين شاه را نام برد : « چون صيت شهرت ميرزا رضا كلهر به سمع ناصرالدين شاه رسيد وي را احضار و نوازش نمود و به قولي اندكي هم نزد او مشق كرد و شاه اراده نمودوي را در وزارت انطباعات بكار گمارد از آنجا كه مردي آزاده و بلند همت بود به واسطه استغناي طبعي كه داشت قبول نكرد .» كلهر همراه با جنبش زمان خود همگام با رهبران نهضت هاي عقيدتي محضر خود را محفل انتقاد مستقيم از حكومت استبدادي و عادات و رفتار نكوهيده دولتمردان قرار داد . عبد الله مستوفي يكي از شاگردان كلهر چنين مي گويد : « در مجلس مشق خود از سياست حرف مي زد و از رفتار حكومت بدون هيچ پرده پوشي آنچه را مخالف تصور مي نمود نقادي مي كرد ، بزرگترين گناه ميرزا يوسف صدراعظم ، در نظر ميرزا درويش بازي او بود ، از امين السلطان بي اندازه مزمت مي كرد و مثل همه كرمانشاهي ها كه كلمه قربان را در موارد محبت و يگانگي بيشتر از احترام به كار مي برند به ما مي گفت قربان ! اتمام عادات زشت ناصرالدين شاه كه در اين اواخر از او به ظهور مي رسد ، از رويه اي است كه اين مرد و پدرش به او آموخته اند ، مخصوصا خيلي از پول دادن بلاعوض امين السلطان به اين و آن نقادي كرده و مي گفت قربان اين مرد همه اين كشور را گدا كرد . » ميرزا رضا كلهر در روز جمعه بيست و پنجم محرم الحرام سال 1310 در سن 65 سالگي به مرض وباي عام تهران در گذشت . كلهر از راه خط نويسي و حق الكتابه مختصر درآمدي داشت و از آن راه زندگي مي كرد . اگرچه وي به دستور ناصر الدين شاه دعوت به كار در وزارت انطباعات گرديد، ليكن او نپذيرفت و تنها به آن قانع شد كه هر وقت مايل باشد براي اداره انطباعات كه زير دست محمد حسنخان صنيع الدوله ( همان اعتماد السلطنه ) كتابت كند و اجرت آن را بگيرد. اعتماد السلطنه خود در كتاب ‹‹ المآثر و الآثار›› در احوال ميرزا رضا چنين مي نويسد: «« هنوز از ديوان اعلي راتبه نخواسته و جراية نگرفته است و برگ و ساز مماش همي از اجرت كتابت مي كند و به هنر بازو و حاصل سرپنجه خويشتن روزگار مي گذراند. » ميرزا رضا كلهر پس از رسيدن مرحله استادي و تبحردرخط نستعليق ، تعليم خط را آغاز نمود . از جمله جاهايي كه وي در آنجا به كار تدريس پرداخت نزد ناصرالدين شاه قاجار بود مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ميرزا رضا كلهر فرزند رحيم بيك ، در سال 1245 هجري قمري ، در منطقه كلهر كرمانشاه به دنيا آمد . در آغازجواني به مقتضاي ايلي به سواري و تيراندازي متمايل گشت ، اما بعد ها به خوشنويسي روي آوردو به تهران رهسپار شد و نزد « ميرزا محمد خوانساري » تعليم خط گرفت . كلهر به سرعت از استادش پيشي گرفت و ناگزير خطوط به جا مانده از مير عماد را سرمشق قرار داد. وقتي كه آوازه او در افواه مردم پيچيد ، ناصرالدين شاه قاجار او را دعوت نمود و مدتي به شاگردي نزدكلهر مشق خط نمود. علاقه شاه به وي هيچگاه باعث نگرديد به درآمد دربار متكي گردد و با حقوق اندكي كه از راه كتابت دريافت مي داشت روزگار گذراند، تا سرانجام در سال 1310 ه، ق. بر اثر بيماري وبا درگذشت. كلهر در 24 ساعت ، جزء 6 ساعت كه براي انجام عبادت و استراحت و نظافت مي پرداخت 18 ساعت آن را در اجتهاد براي اعتلاي فن خطاطي مي گذرانده است . آخرين مرحله از زندگاني ميرزا ، بعد علم و عرفان و خط سير فكري اوست ؛ كلهر هنرمندي بود كه در علوم ادبي تسلط كامل داشته و آثار بجا مانده از او مانند « مخزن الانشاء » گواه اين ادعاست . شاگردان : ميراز رضا كلهر اندوخته هاي شاگردان بسياري داشت ، ماهر ترين ايشان سيد مرتضي برغاني ، ميرزا زين العابدين شريف قزيني ، سيد محمود صدر الكتاب ، ميرزا عبدالله خان مستوفي بودند. او همچنين براي مدتي معلم خط ناصرالدين شاه نيز بوده است . از ديگر شاگردان وي فرزندان ميرزا محمد عليخان قوام الدوله بودند آرا و گرايشهاي خاص : ميرزا رضا كلهر پايه خط نستعليق را به جايي رساند كه بعضي وي را هم طراز مير عماد مي دانند؛ به علاوه در خط شكسته وي را بايد از استادان اين خط دانست. عبدالله مستوفي مي نويسد : « ميرزا رضا كلهر همان اصول مير عمادي را تعقيب كرد ولي سليقه هايي در كوتاه كردن مدها و كوچك كردن دوائر و هم چنين تغييراتي در ساير تركيبات حروف در اين خط وارد كرد . البته عمومي شدن اسلوب جديد كار آساني نبود زيرا ساير خطها كه عموما به شيوه مير عمادي مي نوشتند مسلما با اين اسلوب جدي ضديت مي كردند ولي ميرزاي كلهر با اين حرفها از دم در نرفت و شيوه خود را تعقيب كرد و بالاخره توانست خود را به اين درجه برساند كه شيوه و اسلوب او امروز سرمشق خط نستعليق شود و همگي از آن تبعيت نمايند . » دكتر بياني در «احوال و آثار خوشنويسان» مي نويسد : « آنچه مسلم است اينكه ميرزا رضا پايه خط نستعليق را در جايي نهاد كه پس از او كس به آن مقام نرسيده است و قدرت او كمتر كسي از خوشنويسان را دست داده و در واقع شيوه تازه اي در خط نستعليق آورده كه پيش از وي كسي به آن نزديك نشده است . »
پرسپکتیو:پرسپکتیو باعث ایجاد بعد سوم یا حجم در تصویر می شود .لازم است هر کس اصول پرسپکتیو را بداند زیرا بیشتر از آنچه که تصور می رود ،مبتدی به آن احتیاج دارد. البته مورد استفاده آن بیشتر در کشیدن ساختمان ها و خیابا ن هاست ولی در طبیعت بی جان و کشیدن صورت وبدن نیز از آن استفاده می شود .به زبان ساده "پرسپکتیو "یا "علم مناظر ومرایا"علمی است بر اساس قوانین واصول هندسی و رعایت آن ُاین امکان را به ما می دهد تا تناسب واقعی اجسام را در فاصله های مختلف به گونه ای نشان دهیم که با تناسبات اصلی مشابهت داشته باشد .استفاده از علم پرسپکتیو باعث می شود که ما بتوانیم حجم سه بعدی را روی سطح دوبعدی کاغذ یا بوم نمایش دهیم .بر اساس قانون پرسپکتیو ُاجسام هراندازه ازما دورتر شوند ُکوچکتر به نظر می رسند .در مقابل ُاشیای نزدیکتر ُبزرگتر دیده می شوند این پدیدار سبب پیدایش دوری و نزدیکی وعمق در اجسام می گردد که علت واقعی آن مربوط به عدسی های موجوددر چشم انسان است.
_خط افق :یا خط هم تراز چشم ،خطی افقی است که در سر تاسر تابلو وجود دارد ،این خط یک خط فر ضی است که موازی زمین بوده و هم ارتفاع چشم نقا ش می با شد .
نقطه ی گریز :یک نقطه ی فرضی است که تمام خطوط موازی در آنجا جمع می شوند ، در یک تصویر ممکن است چندین نقطه ی گریز وجود داشته باشد.
صحبت در باره ی "پرسپکتیو "با"خط افق "آغاز می شود.خط افق ُخطی فرضی و هم ارتفاع چشم نقاش است که موازی با سطح زمین ُدر سرتاسر تابلو کشیده شده است.
"نقطه گریز "یا "نقطه فرار" محلی است که روی خط افق ودرست در مقابل چشم ما قرار دارد وخط های موازی مربوط به سطح های جانبی همه ی اشیای موجود در تابلو ُدر آن نقطه به هم می رسند .نقطه گریز ُبا توجه به محل قرار گیری و زاویه دید نسبت به اشیا بر روی خط افق تغییر می کند وجابه جا می شود .
اصول وقوانین پرسپکتیو:
1-اصل کوچک شدن:بعد مسافت باعث می شود که اشیا کوچکتر به نظر بیایند وتناسب مجازی را جانشین تناسب حقیقی انها کرده است .بنابراین اصل اول عبا رت است
از:َ «هر قدر فاصله ی اجسام از بیننده بیشتر می شود ؛ جسم کو چکتر به نظر می رسد.»
2 – اصل کوتاه شدن :خط یا سطحی که به موازی صورت بیننده است بیشترین اندازه را داراست .ولی هر قدر که نسبت به صفحه صورت مایل (دور ) می شود کوتاهتر به نظر می رسد.
3 – اصل نزدیک شدن : خطوط یا کناره های اشیا که در واقع با هم موازی هستند در فا صله ی دورتر به هم نزدیکتر به نظر می رسند (مثل ریل راه آهن )
وسایل مختلف برای چسباندن:پارچه بابافت های مختلف (نرم کرکی،مخمل،کتان)_
انواع کاغذ –کاغذ رنگی-روزنامه – کاغذ دیواری وکادویی – کارت تبریک مصرف شده واز مواد دیگر مانند پرمرغ – پوست درختان – روبان های رنگی – دگمه های کوچک – کاموا – گوش ماهی کوچک – سنگ – لوبیاو...
نکاتی در مورد اجرای کارکلاژ:اگر مقدارچسب مایع که به کار می برید کمتر باشد تمیزتر خواهد بود ویا اگر چسب را به قطعات بریده شده بزنید تمیزتر ازاین است که بر روی مقوای اصلی بزنید .کلاژ را می توانید با نقاشی همراه کنید مثلاً تصویری از یک انسان را که قبلاً کشیده اید به عنوان مقوای اصلی بکار ببرید تا لباسش را باتکه های مختلف بچسبانید .
-کلاژسازی موجب آلودگی می شود بنابراین قبل از شروع به کار حتماً سطح میز را با روزنامه بپوشانید .
-قبل از هر چیز خوب به موضوعی که می خواهید کار کنید فکر کنید وبعد ابتدا به فکر زمینهء کارتان باشید
معیار ارزشیابی: 1- تازگی و ابتکار در کار
2-اجرای تمیز 3-سلیقه در رنگ آمیزی وترکیب رنگ
4-استفاده از دورریختنی ها 5- استفاده ازابزار ومواد مختلف
تمرین:عکس های رنگی را که در مجلات چاپ شده جمع آ وری نمایید این عکس ها را به فرم چهار گوش های هم اندازه (مثلاً 10×10) با کاردک ببرید سپس این بریدها را جابجا کنید وبدون توجه به ارتباط شکلی نشان انها را روی یک برگ مقوا بچسبانید.
+ نوشته شده در یکشنبه ششم آذر ۱۳۹۰ ساعت 20:59 توسط ف.سلیمی | نظر بدهيد
تکهچسبانی یا کلاژ (به فرانسوی: Collage) روشی در تولید آثار تجسمی است که در آن مصالح و مواد مختلف (چون کاغذهای رنگی، مقوا، پارچه، ریسمان، بریده روزنامه، عکس و جز اینها) را بر سطح بوم، تخته یا مقوا با ترکیب توامان و مناسب میچسبانند. و گاه با نقاشی و طراحی به تکمیل آن میپردازند.
محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت . این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد و از همان دوران کودکی استعداد و علاقه خود را در زمینه نقاشی نمایان کرد. . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید . وی دراین باره میگوید: « 4 سالگی را خوب به یاد دارم. روی زمین مینشستم و نقشهای قالی را روی کاغذ میکشیدم. پدرم هم از این وضعیت راضی بود.» فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست . وی می گوید: «حاج میرزا آقا امامی نقش آهو به من داد و گفت تا از روی آن نقاشی کنم، تا صبح روز بعد حدود 200 طرح دراندازهها و جهتهای مختلف کشیدم. برای استاد باورکردنی نبود و از آن به بعد مورد تشویق و تایید ایشان قرار گرفتم.» او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت . بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود . بنابر قول وی، استاد بهادری مشقهایی ازروی کاشیهای اصفهان را برای شاگردانش تعیین میکرد و طرحهای آنها رابا اصل نقشها مقایسه مینمود. سپس پیش از آنکه آنان رابهطور مستقیم از اشکالهایشان آگاه کند، از آنها میخواست که خود با مقایسه طرح و اصل نقش، اشکالهای خود را بیابند. استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد . فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف میپرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ... طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد . فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت . سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، به کسب دیپلم عالی نائل آمد که آثار سالهای شاگردی همچنان در مرکز هنرستان ، موجود است. وی با گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا رفت و چندین سال به مطالعه ، و کار در موزه ها مشغول شد. بنا بر گفته وی در موزههای اروپا، اول کسی بود که وارد موزه میشد با بستهای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج میشد. پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد. محمود فرشچیان، هم اکنون در نیوجرسی آمریکا ساکن است و سفرهایی دورهای و فصلی به ایران دارد. به تازگی فیلم مستندی نیز با عنوان عشقپرداز به کارگردانی محمد هادی کاویانی، با حضور عزت الله انتظامی، پرویز پورحسینی و با صدای زیبا بروفه در نکوداشت او ساخته شدهاست او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است . این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند . و امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست. استاد فرشچیان در نقاشی ایران صاحب سبک و مکتب خاص است و اکنون منتقدان و هنرشناسان بزرگ جهان هنر ، او را مورد بررسی و تحسین قرار داده اند و تابلوهای او در موزه های معتبر دنیا جای گرفته است. کویچیرو ماتسورا، مدیرکل یونسکو درباره استاد می گوید: «استادی او استادی افسونگری است که گذشته، حال و آینده را در جلوهگاهی شکوهمند و والا فارغ از قید زمان بههممیآمیزد.» پرفسور دکتر امبرتو بالدینی، استاد کرسی تاریخ هنر و رئیس دانشگاه بینالمللی هنر فلورانس ایتالیامعتقد است برای دریافت باطنی یا درونی کار فرشچیان دیدی ژرفنگر لازم است و صبری زمانگیر وی می گوید فرشچیان در حوزهی نقاشی ایرانی یک نقطهی عطف و پدیدهی شگرف بهشمار میآید. هوانگ جو، نقاش بزرگ چین و ریاست مرکز تحقیقات هنری چین و رئیس موزهی هوانگ پکن نیز گفته: «این امتیازات و ویژگیهای هنری، استاد محمود فرشچیان را بهصورت یکی از چهرههای درخشان هنر نقاشی معاصر درآورده است و از محدود هنرمندان ماندگار ساخته که تنها فرزند زمان خویش نیستند و ارزشیابی آنان فقط به معیارهای زمان و مکان خودشان محدود نمیگردد.» دیدگاه زینچوک، منتقد و هنرشناس موزهی شوچنگو کیف اکراین نیز در مورد استاد این است که فرشچیان هنرمندیست که نشانی از خداوند بخشندهی مهربان در اوست که میتواند شاهکارهایی اینچنین بیمانند بیافریند. او بر این باورست که در آثار محمود فرشچیان کردارهای معنوی و دستاوردهای انسانی، تا حد زیادی محسوس و طبیعی بازتاب یافته است. پرفسور دکتر برت فراکنر، رئیس کرسی ایرانشناسی، زبان، تاریخ و فرهنگ دانشگاه هامبرگ آلمان نیز می گوید: «نقاشی محمود فرشچیان آثاری را نشان میدهد که پیوند تمامعیار با هنر اصیل ایران دارد، اما بیش از آن هنری را نمایان میسازد که متعلق به بشریت و همهی جهان است و به نسل ما میآموزد که هنر او نهتنها متعلق به یک تمدن خاص بلکه بخشی از میراث هنری و فرهنگی جهان بهشمار میرود.» دکتر شیکنو بوکیمورو، رئیس موزهی هنر استانداری هیوکن ژاپن نیز معتقدست که فرشچیان در آثارش ابدیت کائنات را به یاری چرخشهای خیره کننده بازنمایی میکند. درخشش استاد بر تارک هنر ایران موجب شد که نام ایشان در فهرست چهرههای ماندگار ایران ثبت گردد. معروفترین اثر استاد فرشچیان تابلو عصر عاشورا ست. وی در مورد این تابلو می گوید: «سه سال پیش از انقلاب روز عاشورا مادرم مرا نصیحت کرد و گفت: به روضه گوش کن تا چند کلمه حرف حساب بشنوی. و من با ایشان گفتم: من اول در اتاقم کاری دارم بعد خواهم رفت. حال عجیبی به من دست داد. وارد اتاق شدم، قلم را برداشتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع کردم. قلم را که برداشتم تابلویی شد که الآن هست بدون هیچ تغییری» دو تابلو «غدير» و «كوثر» نیز تازهترين آثار محمود فرشچيان است که سه سال براي خلق تابلو غدير خم و شش ماه براي تابلوي كوثر وقت صرف كرده است كه اولي در سال 85 و دومي در سال 86 به اتمام رسيد. اثر غدير استاد فرشچيان بيانگر داستان واقعه غديرخم و معرفي حضرت علي (ع) به امامت مردم از جانب حضرت محمد (ص) است و تابلو کوثر که استاد آن را نذر موزه امام هشتم (ع) کرده است شامل تصوير حضرت زهرا (س) به صورت زني نوراني به همراه 3 زن ديگر حضرت مريم، حضرت خديجه و حضرت آسيه است که بيانگر شفاعت روز قيامت گناهکاران می باشد.
بماند سالها این نظم و ترتیب ز ما هر ذره خاک افتاده جایی غرض نقشی است کز ما بازماند که هستی را نمیبینم بقایی مگر صاحبدلی از روی رحمت کند بر حال درویشان دعایی
برخی آثار
ضامن آهو: طرحی از شمایل امام رضا پنجمین روز آفرینش: در این تابلو همهٔ مخلوقات زمینی و آسمانی به ستایش پروردگار مشغولاند. عصر عاشورا طراحی ضریح امام رضا آخرین تابلوی او «کوثر» به نام خانم فاطمه زهرا (س) میباشد.
منتخبی از جوایز
۱۳۷۹: انضمام نام هنرمند در فهرست روشنفکران قرن بیست و یکم ۱۳۷۲: نشان درجه یک هنر ۱۳۶۴: تندیس طلایی اسکار ایتالیا ۱۳۶۳: نشان هنر نخل طلایی ایتالیا ۱۳۶۳: تندیس طلایی اروپایی هنر، ایتالیا ۱۳۶۲: دیپلم آکادمیک اروپا، آکادمی اروپا، ایتالیا ۱۳۶۱: دیپلم لیاقت دانشگاه هنر، ایتالیا ۱۳۶۰: مدال طلای آکادمی هنر و کار، ایتالیا ۱۳۵۲: جایزهٔ اول وزارت فرهنگ و هنر، ایران ۱۳۳۷: مدال طلای جشنوارهٔ بینالمللی هنر، بلژیک ۱۳۳۱: مدال طلای هنر نظامی، ایران
1. فاصله حروف و کلمات چند نقطه است؟ الف) نیم نقطه ب) یک نقطه ج) دو نقطه د) یک و نیم نقطه
2. اولین خط انسانها چه نام داشت؟ الف) نستعلیق ب) میخی ج) کوفی د) تصویری
3. به وسیله ی سایه روشن چه چیزی را می توان نشان داد؟ الف) نرمی و زبری ب) شفافیت و گودی ج) صافی ، برجستگی و گودی د) هر سه مورد
4. کدام هنرمند در نقاشی هایش از درختان بیشتری استفاده می کرد؟ الف) سهراب سپهری ب) نیما یوشیج ج) حمید سبزواری د) زمان زمانی
5. نام مدرسه ای که کمال الملک تاسیس نمود چه بود؟ الف) دار الفنون ب) صنایع مستظرفه ج) صنایع دار الفنون د) الف و ب
6. بیشتر هنرمندان خوشنویس معاصر ، پیرو شیوه ی ............. هستند. الف) میر عماد ب) کلهر ج) میر علی تبریزی د) الف و ب
7. کدام خوشنویس فعالیت زیادی در تنظیم قواعد نقطه گذاری برای حروف الفبای فارسی نمود؟ الف) میر عماد ب) کلهر ج) میر علی تبریزی د) میرزا احمدنیریزی 8. حرف (( ف )) با چند حرکت قلم نوشته می شود؟ الف)۱
ب)۲
ج)۳
د)۴ 9. کدامیک از موارد زیر با سایه روشن مشخص می شود؟ الف) نرمی ، زبری ب) گودی ، برجستگی ج) فرورفتگیها د) همه موارد
21. فاصله مناسب چشم با کاغذ هنگام خوشنویسی چقدر است؟ الف) 50 سانتی متر ب) 40 سانتی متر ج) 30 سانتی متر د) 20 سانتی متر
22. در دو سطر زیر هم ، طول دو سطر......... الف) با هم برابر است ب) سطر بالا کوتاهتر از پایین است ج) با هم برابر نیست د) سطر پایین کوتاهتر از بالاست
23. مکمل رنگ بنفش؟ الف) سبز ب) آبی ج) قرمز د) زرد
24. از هنر گرافیک در چه مواردی استفاده می شود؟ الف) سردر مساجد و مکانهای زیارتی ب) پیام رسانی تصویری و ارتباط فرهنگی ج) فقط صفحه آرایی د) طراحی صنعتی و روزنامه نویسی
25. کدام گزینه غلط است؟ الف) نور سبب می شود تا رنگ و حجم هر چیز دیده شود ب) بابالا آمدن خورشیر و نزدیک شدن به ظهر، سایه ها کوتاهتر می شود ج) شدت و ضعف نور در چگونگی ایجاد سایه روشن بی تاتیر است د) کم و زیاد شدن نور و فاصله آن با اجسام ، تغییراتی در سایه روشن به وجود می آورد
28. کدام گزینه درست است؟ الف) مجموعه فعالیتهای هنری که در پیام رسانی تصویری و ارتباط فرهنگی به کار می رود ، گرافیک نام دارد. ب) طراحی جلد و صفحه آرایی مطالب و طراحی علائم و نشانه در حیطه ی گرافیک می باشد. ج) از انواع خوشنویسی و طراحی و نقاشی در گرافیک استفاده می شود. د) هر سه مورد
29. کدامیک از رنگهای زیر خنثی است؟ الف) زرد ب) سفید ج) آبی د)سبز
بافت: بافت یارویه یا چگونگی سطح خارجی اجسام یکی دیگر از عناصر بصری است،بافت می تواند حالات مختلفی داشته باشد مانند نرم،زبر،خشک،صیقلی و...بافت می تواند بصری یا قابل لمس باشد ،عکس هایی از درخت یا دیوار سیمانی بیانگر بافت بصری می باشد ولی یک دیوار واقعی هم بصری است وهم لمسی
تمام اشیایی که در محیط ما وجود دارند هر کدام دارای بافتی برای خود می باشند .بافت یک دیوار کاه گلی را با بافت یک دیوار گچی یا یک دیوار سنگی مقایسه کنید .هر کدام از این سطوح احساس متفاوتی را در ما بر می انگیز ند (احساس زبری ،یا نرمی،بافت خشن یا صاف) بافت عنصری است که با لمس کردن اشیا به راحتی مشخص می شود ولی گاهی تنها با دیدن احساس میشود
ماندالا (मण्डल;به معنی دایره در سانسکریت) یا دوایر کیهاننما، جدولی است هندسی مورد استفاده در ادیان بودا و هندو که به عنوان نمادی برای جهان هستی به کار میرود. اصل ماندالا از دین هندو است ولی در آیین بودا هم کاربرد زیادی پیدا کردهاست.
ماندالاها دایرههایی نمادین برای تمرکز بر خویشتن و جستجو در درون انسان هستند. مرکز دایره جدول ماندالا برای تمرکز در حین مراقبه دینی بکار میرود. اشکال متقارن هندسی ماندالا خودبخود توجه شخص را به مرکز دایره جذب میکنند.
البته گستره کاربرد ماندالا بسیار وسیعتر از آیینهای یادشدهاست. مثلاً در معماری فرهنگهای اسلامی و مسیحی هم طرحهای ماندالا دیده میشود (نک: حس وحدت تألیف نادر اردلان و لاله بختیاری). این واژه در فارسی و عربی بصورت مَندَل بکار میرود و مورد استفاده جنگیران در مراسم احضار روح است. نمونه ای از ان را ادوارد براون[۱] از زبان یک ایرانی که خود آن را تجربه کرده، توضیح دادهاست. کتابی نیز منسوب به ابوحامد غزالی با عنوان «المندل و الخاتم السلیمانی و العلم الروحانی» (عبدالفتاح السید الطوخی، بیروت: مکتبه الثقافیه، [بیتا]) در ترسیم طلسمات و علوم غریبه منتشر شدهاست.
روانکاو معروف کارل یونگ ماندالا را کهنالگویخویشتن میداند، نماد تمامیت و نظم و کار ویژهٔ آن سازماندهی و دربرگیری تمامیت روان و ساماندهی و تنظیم دوباره وضعیتهای هرجومرج آلود است و در کتاب خاطرات ، رویاها و اندیشه ها می گوید : ماندالاهای من رمزنگاری های مربوط به وضعیت خودم بود که هر روز یک طرح جدید از آن به من الهام می شد. من آن ها را مثل مروارید گرانبها محافظت کردم. به طور فزاینده ای برای من روشن شد که ماندالا "مرکز" است، شاخص تمام مسیرهاست، و مسیری است به مرکز، به فردیت . نمونه های ماندالا ها در فرهنگ باستان وجود دارد. می توان آن را در نقاشی های دیواری مسیحیت به همراه نقش حیوانات برای به تصویر کشیدن فرستادگان اولوهیت و نیز در نقوش منطقه البروج یافت. زودیاک (منطقه البروج) نجومی و نسخه های آن نمونه هایی از ماندالا هستند. همچنین، در آیین روحانی هند، نمونه هایی جذاب از ماندالا با نمادهای پانتئون محلی پیدا می کنیم.
طراحی به دانش ایجاد یک طرح یا نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی گفته می شود. مهمترین کلمه در این تعریف واژه “دانش” است. به این منظور که هنرجو نکات و اصول علمی طراحی را باید فرا گیرد و با آن آموزه ها به ایجاد طرح بپردازد. درهنرهای تجسمی، طراحی یا به صورت یک اثر مستقل و یا بهعنوان پیش طرحی برای اثر اصلی انجام میشود که در این صورت طرح مقدماتی نیز خوانده می شود.
طراحی حس کنجکاوی هنرمندان را ارضا می کند این کنجکاوی خواه علمی باشد خواه بصری.طراحی در اصل روند دیدن است نه به کار گیری اصول. منظور این جمله این نیست که اصولی وجود ندارد. بلکه این است که در روند طراحی کردن هر آن چه مشاهده می شود باید کشیده شود حتی اگر با اصول مطابقت نداشته باشد. بعضی زوایا مخصوصا در حالت های که طرح به پرسپکتیو می رود وجود دارد که هنگام طراحی به لحاظ منطقی جور در نمی آید. اما بهتر است که هشدارهای ذهنی را کنار گذاشته و با اعتماد به نفس هر آنچه در جلوی چشم ما وجود دارد ترسیم شود. اصول در طراحی از قبل وجود ندارد بلکه در حین کار با اتفاقاتی که در مسیر طراحی رخ می دهد به دست می آید.
طراحی به دو حوزهٔ کلی تقسیم میشود:
drawing شامل برداشتهای شخصی یا تجربههای آزاد طراح از موضوعات گوناگون با بیان مستقل و به روشهای متنوع میباشد.
Design شامل مراحل ترکیب عناصر بصری و فضا بر پایهٔ اصول طرح است و جنبهٔ کاربردی دارد، مانند رشتههای طراحی صنعتی، طراحی معماری و طراحی لباس.
گفتگو با خود:
1- گفتگوی غیر سودمند – آن دست درست نیست. – من هیچ وقت پاها را نمی توانم درست طراحی کنم.
2- گفتگوی سودمند- آن شکل چه خصوصیاتی دارد. آن خط کناری چقدر برآمدگی و فرو رفتگی دارد.
گفتگوی سودمند وقتی نتیجه می دهد که بیشتر به مدل نگاه کنید. این گفتگو بین شما و مدل صورت می گیرد. زمزمه کردن کلماتی چون « زاویه دار» «تیز» «بلند» «گرد» «پیچیده» «زبر» می تواند به شما در هنگام طراحی کمک کند و ایجاد آن حرکت را برای شما آسان می سازد.
نگاه کردن به خاطر سپردن و کشیدن:
در این مرحله فکر کردن وجود ندارد. دست باید چیزی باشد که بدون سوال همانند لرزه نگار چیزی را ضبط کند، بدون اینکه معنی آن را بداند. هر قدر آگاهی شخصی نقاش یا طراح کمتر در کار دخالت کند، طراحی او شخصی تر و متفکرانه تر خواهد بود.
طراحی چشم بسته:
می توان عمل نگاه کن، به خاطر بسپار و بکش را فشرده و یکجا انجام داد این عمل را چشم بسته می نامیم. برای انجام چنین کاری دست شما هنگامی که چشمان شما به مدل دوخته است به طراحی ادامه می دهد. در این مرحله بدون نگاه به طراحی چشمان شما فقط مدل را نگاه می کند.
دوباره کشی:
بیشتر ما در مورد اشتباهات خود برخوردی منفی داریم. اما برای طراح وجود چنین حالتی سودمند نیست و او باید به دوباره کشی بپردازند. آزمون و خطا در طراحی امری اساسی است. وقتی که خطی اشتباه می شود می توانید آن را پاک کنید ولی معمولا بهتر است که آن ها را به حال خود باقی گذارید و در کنار آن ها خط درستری را بکشید. این کار دو مزیت دارد.
1)به جای صرف زمان قابل توجهی به پاک کردن به مشاهده مدل بپردازید.
2)طراحی با خط های دوباره زنده تر و پر انرژی تر می شود. در دوباره کشی ها می توانیم روند طراحی در ضمن کار، احساس فرم ها، جستجو برای خطوط محیطیِ صریح تر را مشاهده کنیم.
طرح خطی:
نقشی که فقط با خط رسم شود و سایه روشن یا لکههای رنگی نداشته باشد طرح خطی نامیده میشود. مهمترین موضوع در طرحهای خطی، خطوط پیرامونی اشیا است.
طراحی با خطوط پیوسته:
شبیه طراحی حالت می باشد و لی با خطوط پیوسته انجام می شود. هدف، درستی نیست؛ بلکه فقط ضبط زوایا و منحنی مدل به صورت فی البداهه می باشد.این طراحی محیطی نیست بلکه مداد به داخل و خارج مدل سیر می کند.
انواع مدادها برای اجرای تکنیک های طراحی بسیار مهم هستند.
انواع کاتر برای ترش مدادهای B بسیار مهم هستند.
ماژیک، لاک غلط گیر، مسواک و راپید از جمله وسایلی هستند که می توان برای طراحی استفاده کرد.
طراحی با آب و مرکب از جمله تکنیک هایی است که در طراحی به کار می رود.
پالت برای ساختن درجات خاکستری هنگام استفاده از مرکب در طراحی بسیار مناسب است.
قلموی تخت و گرد هر دو برای طراحی با آب مرکب مناسب است اما طراحان بیشتر از قلموی گرد استفاده می کنند.
از جمله دیگر ابزاری که برای طراحی استفاده می شود زغال طراحی است که تنوع زیادی دارد اما به صورت کلی دو نوع فشرده و معمولی در بازار وجود دارد زغال فشرده پر رنگ تر و با کیفیت تر از زغال معمولی است.زغال فشرده نوعی زغال مرغوب از جنس چوبهای کاج روسی است که نسبت به زغالهای معمولی طول عمر بیشتری دارد و ضخیم تر از زغالهای معمولی است
آموزش طراحی پرندگان
طراحی از سر پرندگان:
به صورت کلی سر پرنده را با فرم دایره نشان می دهند. البته این امر برای تمام پرندگان صدق نمی کند.
بال ها به صورت کلی به شکل مثلث هستند و لایه لایه از سر بالا هر چه به سمت انتهای بال حرکت می کند از اندازه پرها کاسته می شود. پرها به صورت فشرده روی هم قرار می گیرند.
آموزش طراحی میوه سیب
یکی از ساده ترین شیوه ها برای طراحی از میوه، ساده کردن آن ها به اشکال ساده هندسی است. در این روش میوه ها به سه شکل دایره، مثلث و بیضی دسته بندی می شوند.آموزش طراحی از میوه های دایره شکل مانندآموزش طراحی گلابی و آموزش طراحی انارنیز به همین صورت می باشد.
طراحی سیب:
برای طراحی سیب ابتدا یک دایره کشیده می شود سپس با خط منحنی از بالا و پایین کمی به سمت داخل دایره را تغییر شکل می دهیم و در نهایت طراحی سیب کامل می شود.
ابتدا سعی کنید با خطوط رها و دست آزاد چندین دایره را اتود کنید. سپس دایره مورد نظر را متناسب با اندازه میوه مدل ترسیم کنید.
قسمتی از بالا و پایین را به سمت داخل انحنا داده و فرم سیب را طراحی کنید.
در انتها برگ را سیب اضافه کنید. در این مرحله میوه آماده سایه روشن زدن یا رنگ آمیزی است.